چیلله به دلیل کشیدگی یعنی طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است.
گزارشی از چیلله گئجه سی یا همان شب یلدا
به گزارش دیدشهر، سال هاست شب چله یا همان شب یلدا، بهانه ای می شود تا خانواده های ایرانی دور همدیگر جمع شوند و طولانی ترین شب سال را جشن بگیرند.
شب یلدا که به آن «شب چله» هم گفته می شود و قدمتی ۸۰۰۰ ساله دارد، یکی از چند جشن همگانی ایرانیان بوده که به مناسبت آغاز زمستان و پیروزی روشنایی بر تاریکی برگزار می شده است.
شاید جشن آغاز فصل زمستان برای ما که امروزه زمستان های پربرف و بارشی را نمی بینیم، چندان معنا و مفهومی نداشته باشد، اما در گذشته های دور شروع زمستان به معنای آغاز بارش های سنگین و چند متری برف و البته نزول خیر و برکت و پرآب و بارور شدن زمین و اراضی کشاورزی بوده، برای همین جشن گرفتن هم داشته است.
از گذشته های دور مردم آذربایجان در این شب به دور کرسی های وسط اتاق که در حکم بخاری و سیستم گرمایشی آنروز بوده، می نشستند و تا پاسی از شب ضمن گوش سپردن به داستانها و قصه های مختلف و بیشتر حماسی از زبان پدر بزرگها و مادر بزرگ ها، به مصرف تنقلاتی از قبیل نخود و کشمش، قورقا (گندم بوداده) مغز گردو و سبزه و نیز هندوانه به عنوان متعادل کننده مشغول می شدند. تنقلات مصرفی در این شب، بیشتر گرم مزاج بوده و باعث افزایش میزان کالری و انرژی بدن و دوام مردم در برابر سرمای زمستان آذربایجان می شد.
در شبهای یلدای سالهای دورخانوادههای اردبیلی در کنار کرسی دور هم نشسته و ضمن گوش دادن به قصههای پدربزرگان و مادربزرگان تنقلاتی از قبیل نخود و کشمش، مغز گردو و سبزه مصرف میکردند.
عزیز شمردن شب یلدا علاوه بر جنبهها و کارکردهای اجتماعی که از قبیل تقویت عواطف انسانی، صله رحم و کمک به استحکام خانوادهها دارد از لحاظ علم جغرافیا و نجوم نیز دارای اهمیت میباشد و نشانگر قدرت علمی در ایران باستان است که مردم و به ویژه دانشمندان این سرزمین از قرنها قبل به موضوع وقوع انقلاب زمستانی در آخرین روز پاییز پیبرده بودند.
تولدی دوباره در شب یلدا
شب یلدا طولانی ترین شب سال است اما فردای این شب روشنایی بر ظلمت پیروز می شود.
یلدا به معنای تولد است و ایرانیان باستان معتقد بودند پس از شب یلدا، خورشید دوباره متولد می شود و با تابش بیشتری بر زمین می تابد.
به باور ایرانیان باستان، در این شب، مهر یا همان خورشید زاییده می شود.
ایرانی ها بر این گمان بودند که در این شب، الهه مهر به نام «میترا» زاییده می شود و این زایش، برای آنان همراه با خیر و برکت خواهد بود.
به باور آنان شب مظهر تاریکی و تباهی است. از این رو سعی بر این بود تا شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور خانه روشن باشد. اما شب یلدا با همه طولانی بودنش و با همه تاریکی اش مقدمه ای است بر تولد خورشید.
بلایای خودمان را بریدیم
در میان آذریزبانان ایرانی، مراسم «چیلله گئجهسی» یا آیین شب چله، پیشینهای هزارساله دارد.
چله از کجا آمده است؟
به طور کلی به مقداری معین از فصل گرما یا سرما که در آن گرما یا سرما شدت می یابد چله گویند.
چیلله در زبان ترکی به معنای نهایت کشیدگی و درازی است. این شب به دلیل کشیدگی یعنی طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است. در زبان فارسی نیز کلمه چلّه به معنی چهل یا چهلم است. در زبان سریانی به این شب «یلدا» نیز گفتهاند.
۴۰ روز «بؤیوک چیلله» (چله بزرگ)، که از اوّل دی شروع میشود و در ۹ بهمن خاتمه مییابد.
۲۰ روز «کیچیک چیلله» (چله کوچک)، که از ۱۰ بهمن شروع میشود و آخر بهمن به اتمام میرسد.
۱۰ روز «قاریننه چیللهسی» (چله مادر بزرگ)، که از اوّل اسفند آغاز شده و تا دهم اسفند ادامه دارد.
بنا بر باور مردم، بؤیوک چیلله و کیچیک چیلله با هم خواهر هستند. مؤنث بودن این سه نیروی شرّ (بؤیوک باجی- خواهر بزرگ-، کیچیک باجی- خواهر کوچک- و قاریننه- مادربزرگ-) ثابت میکند که این اعتقادات از باورهای دوران «مادرشاهی» به یادگار مانده است.
بهروز خاماچی نویسنده کتابهای تاریخی آذربایجان گفت: بعد چله کوچک از شدت سرما کاسته میشود و مردم آذربایجان شب اول چله را نیز جشن میگیرند چرا که این چله نویدبخش آمدن بهار و آغاز سرزندگی، شادابی و کار و تلاش است و با پایان چله کوچک مردم آذربایجان می گویند” یئره نفس گلیبدی “که رسیدن بهار را نوید می بخشد.
در این باره بخوانید: آیین های چیلله گئجهسی (شب یلدا) در اردبیل
تنقلات چله گئجه سیی
در گذشته تنقلات شب چله، به تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم میشد. اما اکنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان شرقی انواع آجیل و انواع میوههای گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را میتوان مشاهده کرد.
صله رحم، رفتن به منزل بزرگ خانواده و بودن خانواده ها در کنار یکدیگر مهم ترین رسمی بوده که در این شب انجام می شد و در طول شب درکنار کرسی با بگو و بخندها از جمله کارهای که مردم برای سرگرمی انجام می دادند قصهها و تاپاجاها(معماها)، شعرها و بایاتیها و همچنین برای کسانی که اهل موسیقی بودند معمولا موسیقی در این شب بصورت سنتی بود.