بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی بعنوان مکان مقدس همیشه دارالامان گناهگاران و خطاکاران بود تا با حضور در این مکان بخشیده شوند.
اردبیل شهری است که به دارالامان مشهور است، اینکه چرا این دارالامان منصوب به این شهر است باید در اسرار و تاریخ بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی جستجو کرد.
به گزارش دیدشهر، مقبره شیخ صفیالدین اردبیلی در عهد صفوی مکانی مقدس بهشمار میرفت و حکم بست و پناهگاه داشت. کسانی که در آنجا متحصن میشدند حتی اگر از جانب شاه محکوم به اعدام بودند، جانشان در امان بود.
تاکید پادشاهان صفوی برای پناه دادن به انسانی خطاکار در واقع با هدف فرصت دهی مجدد به وی برای جبران خطاهای گذشته و اصلاح باطن و نفس خود بوده است.
مثلاً سلطان حسینخان شاملو برای حفظ جانش از دست اسماعیل قلیبیگ شاملو به این آرامگاه پناه برد.
زیارتگاه امامزاده صالح(ع) که در بین مردم اردبیل به فرزندان حضرت امام موسی کاظم(ع) معروف است در طول تاریخ چندان مورد توجه مردم نبوده است تا اینکه در دوره شاه عباس صفوی، این مکان تجدید بنا شده و محل بست مردم و دارالامان گناهکارن قرار گرفت.
در این باره بخوانید:
امامزاده صالح اردبیل، یکی از سه اولاد بلافصل امام موسی کاظم(ع)
امامزاده صالح نیز در عهد سلاطین صفوی مورد احترام بود و مقبره او، طبق نوشته آدام اولئواروس و شاردن، بست و دارالامانی برای گناهکاران به حساب میآمد، ولی چون محوطه گستردهای برای اقامت طولانی پناهندگان نداشت از این رو آنها در فرصت مناسبی که در روزهای اول به دست میآوردند، عرض میدانی را که بین آن بقعه و مقبره شیخ صفیالدین بود و امروزه به خط مستقیم در حدود صد متر است، میپیمودند و خود را به آستانه در ورودی شیخ میرسانیدند و تا زمانی که بخشوده نمیشدند در آنجا میماندند و از غذای مهمانسرای شیخ نیز اطعام میشدند.
در واقع قرارگیری اردبیل در مسیر جاده ابریشم نیز موجب شده بود اردبیل به صورت مستمر محل رفت و آمد مسافران، سیاحان، محققان و تجار باشد.
در این باره بخوانید:
اسرار آشپزخانه بزرگ شیخ صفی الدین اردبیلی که در زیر ماسه دفن شده است
صفی الدین اردبیلی؛ عارفی سیاستمدار
پیتر دالاواله در توصیفات خود می گوید: «بر روی درب ورودی بقعه زنجیرهای متعددی کشیدهاند و اگر مجرمی موفق میشد این زنجیر را بگیرد یا خود را به پشت آن برساند جانش در امان است و تا زمانی که در آن محل است حتی خود شاه نمیتواند به او آسیبی برساند. به همین دلیل افراد خطاکار از تمام ایران به آنجا میآیند و با رضای خاطر خود را در آنجا محبوس میکنند تا جانشان در امان باشد.»