در رشته گردشگری که خیلیها فکرمیکنند در آن خبری نیست و خیلیها از سر ناچاری آن را انتخابمیکنند، واقعا چه خبر است؟
نویسنده : اکرم انتصاری
من کیام؟
ساجده حمیدپناه هستم، 22سالهام و دانشجوی رشته گردشگری در مقطع کارشناسی در شهر آران و بیدگل . هماکنون در چند هتل مشغول کار هستم و مدیر داخلی اقامتگاه بومگردی مهربانو که خانوادگی آن را تاسیسکردیم.
در رشته گردشگری چه خبر است؟
به نظرم رشته گردشگری یک رشته خاص، عجیب و جالب است. چرا؟ به خاطر این که بینرشتهای حسابمیشود و ترکیبی از علوم و رشتههای مختلف است که در یک رشته جمعشده. برای افرادی مثل خودم که چندپتانسیلی و عاشق علوم مختلف هستند و نمیتوانند همه را در یک کار و رشته پیداکنند، مناسب است. گردشگری، ترکیبی از علوم مختلف مثل تاریخ، جغرافیا، حسابداری، اقتصاد، زبان و یک سری علوم مدیریتی است که اگر میخواهید در این رشته موفقشوید، باید آنها را یادبگیرید. دروس تاریخ و زبان انگلیسی و زبان دوم خارجی هم اهمیت بیشتری در این رشته دارد. چندسالی میشود این رشته را در ایران میتوان تا مقطع دکترا ادامهداد. یک رشته دیگر به اسم هتلداری هم داریم که مشابه گردشگری است با این تفاوت که تمرکز مباحث آن بیشتر روی هتلداری است و در آن علومی که باید در هتل بلد باشید، آموزش دادهمیشود. البته فعلا امکان تحصیل در هتلداری فقط تا مقطع کارشناسی وجوددارد. افرادی که میخواهند با دنیای متنوع گردشگری آشناشوند، بهتر است سراغ رشته گردشگری بروند و کسانی که کار در هتل را دوستدارند رشته هتلداری را انتخاب کنند. در حال حاضر امکان ورود به رشته گردشگری با کنکور و بدون کنکور فراهم است ولی خیلی خوب است که دانشجوها برای این که از نظر آکادمیک قویشوند و ارتباطات خوب بگیرند، وارد دانشگاههای خوب در شهرهای بزرگ شوند که گردشگری فعال هم دارند.
چطور شد که رشته گردشگری را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ خیلی ها فکرمیکنند بعضی از سر ناچاری به این رشته میروند.
من سرگذشت تحصیلی عجیب و جالبی دارم ولی من واقعا از سر ناچاری وارد این رشته نشدم و همه این سالها تلاشکردم که ثابتکنم اینجور نبودهاست. من دوره متوسطه اول و دوم را در بهترین مدرسه شهرم، یعنی مدرسه استعدادهای درخشان درسخواندم. تجربی خواندم و بیشتر سالها جزو دانشآموزان برتر بودم و در مسابقات کشوری رتبههای خوبی میآوردم و روحیه جستوجوگری داشتم. آن زمان علاوه بر تاریخ و جغرافیا، زیستشناسی را هم دوست داشتم و این شد که تجربی را انتخابکردم ولی هرچه جلوتر آمدم دیدم تجربی فقط زیستشناسی نیست و ریاضی و فیزیک و شیمی هم دارد. در سال آخر تحصیلم، تحقیقات درباره رشته گردشگری را شروعکردم و دیدم روحیاتم خیلی به این رشته نزدیک است. خیلیها بعد از کنکور میگفتند یکی از رشتههای علوم پزشکی را انتخاب کن و در کنارش علایقت را هم دنبال کن ولی دیدم نمیشود. دامنه رشته گردشگری آنقدر گسترده بود که واقعا باید چیزهای مختلف را بلد باشید و به رشتههای دیگر نمیرسید. سال آخر در فرایند کنکورم اتفاقاتی افتاد که در انتخاب این رشته موثر بود. ما یک خانه تاریخی را در شهرمان آران و بیدگل خریدیم تا آن را مرمت و به اقامتگاه تبدیلکنیم. من دیدم چقدر دوستدارم این اقامتگاه را مدیریتکنم و یک سری اتفاقات خوب را برای گردشگران رقمبزنم. اینها باعثشد در زمان انتخاب رشته با رشتههای علوم تجربی خداحافظی کنم و برگه انتخاب رشتهام پر شود از رشتههای گردشگری و هتلداری. در نهایت در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران قبولشدم اما چون میخواستم در کاشان و اقامتگاهمان کار کنم و تجربه بهدست بیاورم رشته گردشگری را در دانشگاه شهر خودمان ادامهدادم. الان هرچه جلوتر میروم همه میگویند چقدر به این رشته میخوری. مهم است که بر اساس علاقه و روحیاتی که داریم یک رشته یا شغل را انتخاب کنیم و بهنظرم این شجاعت خیلی مهم است.
بعد از بیرون آمدن از دانشگاه، چه چیزی در انتظار شماست؟
رشتههایی مانند گردشگری و هتلداری و رشتههای مشابه آن را میتوان بدون ورود به دانشگاه و با گذراندن یک سری دوره در آموزشگاههای گردشگری هم ادامهداد. اما خیلی خوب میشود که اگر وارد حوزهای میشوید رشته آن را بخوانید و هم در آن کارکنید تا یک مجموعه خوبی برای رشد خودتان رقمبزنید و یک رزومه خوب بسازید. در این حوزه مهارت خیلی مهمتر از مدرک میتواند باشد و خیلی مهم است تلاشکنید و مهارتهایتان را بالاببرید. دانشجوهای گردشگری بیشتر وارد بخش رزرواسیون هتلها، تورلیدری و آژانسهای گردشگری میشوند و میتوانند در این حوزه کارآفرین هم باشند.
رشته گردشگری به درد چه کسانی میخورد؟
اول از همه علاقه مهم است. باید عاشق فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و زبان باشید، با آدم های مختلف ارتباط بگیرید و آدم خوشبرخوردی باشید. باید ارتباطات عمومیتان را تقویتکنید و خیلی خیلی صبور باشید. پشت تکتک مشاغل گردشگری جذاب، یک استرس بزرگ است که تا وارد آن نشوید متوجهنمیشوید. ممکن است یک سری اتفاق در کارتان بیفتد و شما باید صبور باشید و بدون توهین طرف مقابلتان را متقاعد و آرامکنید. یک مسئولیت سنگین است و باید شغلتان را مدیریتکنید. گاهی در یک لحظه تصمیمیبگیرید که در کوتاهترین زمان ممکن مشکل حلشود. همه اینها را میشود در گذر زمان تقویتکرد اما باید حداقلهایی را داشت. بیشتر مشاغل این رشته بهخصوص تورها، فصلی هستند و ممکناست در ماههایی از سال هیچ گردشگری نیاید و سفری اتفاقنیفتد. برای همین باید برای آن ماهها و درآمدتان ذخیرهای داشتهباشید.
شما خودتان یک عمارت بومگردی دارید. چطور شد که به فکر راهاندازی آن افتادید و این موضوع چقدر به پیشبرد درستان کمک کرد؟
در سال 98 یک اقامتگاه بومگردی در شهرمان تاسیس کردیم. ما از سالها پیش به میراث فرهنگی شهر و کشورمان علاقهمندبودیم و چون در منطقهای زندگی میکنیم که در آن خانههای تاریخی زیادی دارد همیشه خانوادگی میرفتیم و این خانهها را میدیدیم. پدرم به این موضوع خیلی علاقهداشت و این علاقه به ما هم رسید. ما یک خانه تاریخی رو به نابودی را در شهرمان خریدیم و البته برای خرید آن مجبور شدیم خانه، خودرو و یک سری از وسایل زندگیمان را بفروشیم تا مرمت تکمیلشود چون هزینههای مرمت خیلی زیاد است. اینجور شد که ما اولین اقامتگاه تاریخی را در آران و بیدگل ساختیم و بعد از ما خیلیها به این کار تشویقشدند و الان در شهرمان چند خانه تاریخی دیگر هم مرمتشد. قبل از تاسیس اقامتگاه، زیرزمین خانهمان را که یک سوئیت مجهز بود، با مجوزهای لازم به اولین خانهمسافر شهر تبدیلکردیم. باید بگویم مدیریت اقامتگاهمان با همه چالشهایی که داشت و دارد از دانشگاه و دورههای گردشگری که گذراندهام بیشتر آموزنده بود. بیشتر در آن یادگرفتم و یادمیگیرم و البته من عاشق یادگرفتنم.