https://didshahr.ir/4056

شیخ صفی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش، ابوسعید بهادرخان ایلخانی، بود که با مریدان خود در آن ایام در کلخوران در اطراف مقبره پدر خود می زیست.

شیخ صفی

تندیس شیخ صفی الدین در وردی عالی قاپوی اردبیل

به گزارش دیدشهر،  صفی الدین ابوالفتح اسحاق، ملقب به «شمس الدین» و معروف به «شیخ صفی»، عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری است.

در ریحانه الادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطب الاقطاب» و «شیخ العارفین» برای او ذکر شده است.

او فرزند مردی زارع بنام امین الدین جبرائیل در روستای کلخوران، واقع در شمال غربی اردبیل زاده شد.

پدر شیخ صفی از معاشرت با مردم پرهیز می کرد و با وجود ثروت فراوانش در روستا زندگی ساده ای داشت، شیخ صفی الدین نیز در همان خانواده منزوی به دنیا آمد و بزرگ شد.

می گویند شیخ صفی از غذاهای حیوانی مانند گوشت و شیر پرهیز می کرد و به تعبیر امروزی گیاه خوار بود.

در این باره بخوانید: 

شیخ کلخوران اردبیل محل دفن قتل های سیاسی دوره صفویه

شیخ کلخوران ( کَهرَلآن )؛ ناشناخته های اردبیل

کودکی شیخ صفی

صفی الدین، کودکی شش ساله بود که پدر را از دست داد.

بجز مدتی که به فارس و گیلان سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود.

تحصیلات رسمی خود را در اردبیل پشت سرگذاشت. قرآن آموخت و مقدماتی از فقه؛ اما شیوه زندگی و حالات روحی او چندان با محیط مدرسه جور نبود. مدرسه را ترک کرد و به مسیر تصوف افتاد و معاشرت با زاهدان اردبیل را آغاز کرد.

در جوانی قرآن را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت و به مشاهده ظهورات غیبیه و عوالم غیر مرئیه توفیق یافت.

با اینکه نسب او را با نوزده واسطه به امام موسی کاظم(ع) امام هفتم شیعیان دوازده امامی، رسانده اند اما بیشتر مورخان، اجداد وی را سنی شافعی مذهب و هاشمی تبار مهاجر از حجاز به کردستان ایران دانسته‌اند. مثلا دکتر عبدالحسین زرین‌کوب محقق و مورخ فقید، در کتاب «جستجو در تصوف ایران» با استناد به منابع تاریخی متعدد و گوناگون، وی را سنی مذهب می‌داند.

گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول می شد.

عزیمت به شیراز

شیخ صفی الدین در ۲۰ سالگی به جست وجوی مرشدی در میان زهاد اردبیل برخاست، اما هیچ یک از آنان قادر به برآوردن نیاز روحی وی نشدند.

به توصیه یکی از زاهدان، بار سفر بست تا به شیراز برود و به خدمت شیخ نجیب الدین بزغوش شیرازی، از صوفیان بزرگ آن دوران برسد. با اسباب و وسایل آن زمان، سفر از اردبیل به شیراز، دشوار و طولانی بود.

 

شیخ صفی

نمایی از ورودی به محوطه شیخ صفی الدین اردبیلی

اندکی بیش از دو ماه بعد به شیراز رسید. اما از بد حادثه، صفی الدین زمانی به شیراز رسیده بود که نجیب الدین درگذشته بود.

چند سالی را در شیراز و شهرهای اطراف آن به دیدار مشایخ صوفی رفت تا شاید شیخی لایق بیعت بیابد. گویا در همین سال ها بود که در شیراز با سعدی نیز دیدار کرد.

شاعر پیر، صوفی جوان را با آغوش باز پذیرفت و حتی نسخه ای از دیوان خود را نیز به او اهدا کرد.

سفر به گیلان

سفر شیراز، اما به کلی بی حاصل هم نبود. صفی الدین، در شیراز، نام و آوازه شیخ تاج الدین ابراهیم گیلانی مشهور به شیخ زاهد را شنید.

سفر دراز دیگری را این بار از جنوب به شمال، از فارس به گیلان در پیش گرفت. عاقبت پس از جست و جوی بسیار، شیخ زاهد را در دهکده ای در ساحل دریای خزر یافت.

هنگامی که صفی الدین در ۶۷۵ هجری قمری به گیلان رسید، بیست و پنج ساله بود و شیخ زاهد، اندکی بیش از شصت سال داشت.

از این زمان تا بیست و پنج سال بعد، صفی الدین، مرید و مقیم خانقاه شیخ زاهد بود.

ترقی صفی الدین در دستگاه شیخ زاهد، بسیار سریع بود. شیخ زاهد با بالا رفتن سن، بیش از پیش به صفی الدین وابسته می شد. در سال های آخر عمر و با از دست دادن بینایی، عملا صفی الدین بود که امور خانقاه را اداره می کرد و از سوی شیخ زاهد با مریدان و بازدیدکنندگان دیدار می کرد.

ازدواج با دختر شیخ زاهد

روابط این دو در این سال ها با دو ازدواج متقابل مستحکم تر نیز شد. صفی الدین با فاطمه، دختر شیخ زاهد ازدواج کرد.

شیخ زاهد، صفی الدین را به ریاست طریقت زاهدیه برگزید و هنگامی که صلاحیت صفی الدین را مشاهده کرد به وی اجازه تدریس داد.

شیخ زاهد گیلانی در سال ۶۰۰ هجری قمری درگذشت با مرگ شیخ زاهد، شیخ صفی جانشین او شد.

شیخ زاهد گیلانی، میراثی عظیم در اختیار شیخ صفی نهاد. رهبری طریقتی صوفیانه با تعداد انبوهی مرید، ثروتی هنگفت که از محل موقوفات و نذورات و هدایا حاصل شده بود و از همه مهم تر روابطی نزدیک با کارگزاران حکومت ایلخانان مغول.

شاید بشود گفت که ایلخانان مغول در میان مظاهر گوناگون فرهنگ ایران، بیشتر از هر چیز به تصوف ایرانی علاقه داشتند و مشایخ صوفی را بسیار ارج می نهادند.

اگرچه پسر ارشد شیخ زاهد، جمال الدین، از این انتخاب خشنود نبود و در سال های اولیه رهبری شیخ صفی علیه او تحریکاتی نیز کرد.

تشکیل فریه صفویه در اردبیل

تحرکات پسر شیخ زاهد باعث شد، شیخ صفی، پس از سال ها دوری در ۶۰۱هجری قمری به زادگاه خود برگردد.

 شیخ صفی، اردبیل بخاطر موقعیت جغرافیایی و سیاسی را برای پایه گذاری جنبشی انتخاب کرده بود که قرار بود صبورانه به پیش رود و مسیر تاریخ ایران را تغییر دهد.

شیخ صفی در آغاز بازگشت به اردبیل، تنها مزرعه ای کوچک داشت که میراث پدرش بود، اما میراث شیخ زاهد، شیخ صفی را در موقعیت مساعدی برای گسترش طریقت خود و افزودن بر گستره نفوذ خود قرار داد. اندک اندک، با افزایش شمار پیروان، املاک فراوانی نیز وقف خانقاه او شد، تا آنجا که در زمان وفات در ۷۳۵ هجری قمری، املاک او به بیش از بیست روستا می رسید.

در کنار همه اینها صوفی دوستی حکومت ایلخانان مغول و کارگزاران آن، پشتیبانی عناصری در حاکمیت را نیز برایش به ارمغان آورد و به اعتبار مراد مقتدر خود یعنی شیخ زاهد، از توجه ایلخانان مغول برخوردار شد.

شیخ صفی

نمایی از شیخ صفی الدین اردبیلی

شیخ صفی درآمدهای سرشار و روزافزون خود را در دستگیری و رفع نیاز صوفیان و پیروان و البته گسترش شبکه های تبلیغی طریقت صفویه در گوشه و کنار ایران ایلخانی، هزینه می کرد.

سفره گسترده شیخ صفی الدین را بیش از هرجا می توان از مکاتبات «خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی» وزیر وزیر بزرگ ایلخانان دریافت که و هر ساله برای مخارج خانوار او نقد و جنس فراوان می فرستاد که فهرست انبوه نذورات و هدایای او به خانقاه صفویه مشتی نمونه خروار از ثروت و سفره باز خانقاه شیخ صفی الدین در اردبیل است.

خانقاه او محل اطعام فقرا و پناه ضعفا و مسکینان بود و همین نکته دستگاه او و اخلافش را همچنان محل محتاجان و درویشان می‌داشت.

در کنار این، شیخ صفی سخت به عمران و آبادانی و بالابردن سطح رفاه عمومی علاقه مند بود. ساخت بناهای عام المنفعه همچون مسجد، حمام و امثال آن نشانی روشن بر این علاقه بود. مهم ترین نتیجه چنین رویکردی افزایش شمار پیروان خاندان صفوی بود.

تعداد این مریدان و دوستداران در اواخر حیات شیخ صفی الدین آن اندازه بود که شیخ در گفت و گویی با «امیر چوپان» امیرالامرای وقت حکومت ایلخانی، به صراحت گفته بود که شمار مریدان من از شمار لشکریان ایلخانان بیشتر است

وی در سن هشتاد و پنج سالگی وفات یافت و روز بعد به وقت نماز ظهر، در مجاورت خلوت خانقاه خویش دفن شد.

 

در این باره بیشتر بدانید: 

مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی

شیخ صفی

مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی

قدرت معنوی صفی الدین نفوذ فراوانی در میان مردم داشت؛ به طوری که بعدها، چون نوادگانش ادعای سلطنت کردند، مورد حمایت مردمی واقع شدند و سلسله صفویه را یاری کردند.

 


گردشگری استان اردبیل | گردشگری اردبیل | تاریخ اردبیل | شیخ صفی الدین اردبیلی | بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی

منابع:

۱- ایران عصر صفوی: راجر سیوری، ترجمه کامبیز عزیزی، نشر مرکز، تهران

۲- تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره صفویه: عباسقلی غفاری فرد و عبدالحسین نوایی، سمت، تهران

۳- صفوه الصفا: درویش توکلی بن اسمعیل بزاز (ابن بزاز اردبیلی)، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، مصحح، تبریز

۴- «تقویم تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلام و ایران»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مجدد مطالب تنها با ذکر نام منبع "دید شهر" مجاز میباشد.