سلطان حیدر یا همان شیخ حیدر تغییر عمده ای در اندیشه بازماندگان شیخ صفی ایجاد کرد و آن تمایل مفرط به طرف تشیع است.
نمای کلی از بقعه شیخ حیدر مشگین شهر
به گزارش دیدشهر، شیخ حیدر، پنجمین شیخ طریقت صفوی و پدر شاه اسماعیل مؤسس سلسله صفوی در ایران است.
پدرش شیخ جنید صفوی و مادرش خدیجه بیگم، خواهر اوزون حسن آق قوینلو، بود.
شیخ حیدر بعد یک ماه پس از وفات پدرش، در جمادی الآخر ۸۶۴ق به دنیا آمد، اما در نزد اوزون حسن تربیت یافت.
شیخ حیدر که بود؟
اوزون حسن پس از غلبه بر رقیبان قراقوینلو و گورکانی وارد اردبیل شد و شیخ حیدرِ ده ساله را، به عنوان مرشد طریقت صفوی، به جای شیخ جعفر صفوی، به ریاست امور بقعه و خانقاه صفوی منصوب کرد.
این امر اشتیاق مریدان آن خاندان را برانگیخت و بسیاری از آنان، که عموماً در آناطولی، طالش و سیاهکوه بودند، برای زیارت شیخ حیدر روانه اردبیل شدند.
حمایت همه جانبه اوزون حسن از وی به رونق روزافزون خانقاه اردبیل کمک کرد.
اوزون حسن سپس در حمایت از حیدر، دختر خود، حلیمه بیگم آغا، را هم به عقد او درآورد و از او سه پسر یافت به اسامی سلطانعلی و ابراهیم و اسماعیل.
شیخ حیدر علاوه بر اندیشیدن به انتقام پدر، برای تداوم راه و نیل به مقاصد او نیز گام برداشت.
به همین مناسبت، علاوه بر رهبری مذهبی مریدان، بخشی از اوقات خود را به امور نظامی و ساخت اسلحه برای مسلح کردن افرادش اختصاص داد.
او برای یکپارچه کردن مریدان و پیروان خود، برای آنان کلاهی سرخ رنگ با دوازده ترک طراحی کرد.
سرخ، به نشانه انتقام و دوازده ترک، به علامت دوازده امام شیعه. به واسطه داشتن همین کلاه سرخ بود که به سرخ سران یا قزلباشان شهرت یافتند.
در واقع از این زمان دیگر، صفویان نه صرفا طریقتی صوفیانه که نهضتی سیاسی نظامی با شعارهای آشکار شیعی شدند.
تا آن زمان، تقریبا تمام طریقت های صوفیانه، پیرو مذهب اهل سنت بودند اما شیخ حیدر، این انگاره را در هم ریخت و پایه های رهبری خود را بر تصوف و تشیع بنا کرد.
حیاط بقعه شیخ حیدر مشگین شهر
شیخ حیدر، بعد از استقلال نظامی در ادامه راه پدر، به جهاد پرداخت.
او نیز به داغستان لشکر کشید و با غنایم و اسرای فراوان، پیروزمندانه بازگشت.
شیخ حیدر که کم کم آماده می شد تا حکومتی مستقل ایجاد کند.
حیدر پس از آنکه عده زیادی از مریدانش در طالش و قراباغ به وی پیوستند، ظاهراً به عزم جنگ با چرکسها، اما در باطن برای گرفتن انتقام پدرش از شروان شاه به راه افتاد.
در سومین لشکرکشی و در نبردی نابرابر با شروانشاه درسال ۸۹۳ هجری قمری تیری به شیخ اصابت کرد.
تلاش فراوان قزلباشان برای انتقال او به جایی امن نتیجه نداد و دربان یعقوب بیگ، موسوم به علی آقا، بر شیخ دست یافت و در حالی که فقط ۳۰ سال داشت، سرش را از تن جدا ساخت.
به دستور یعقوببیگ، سر او را در کوچههای تبریز گرداندند و بعد جسد شیخ حیدر را در همان نزدیکی میدان جنگ (در طبرسران) دفن کردند.
فرزندان خردسال او به نام سلطان علی، ابراهیم میرزا و اسماعیل میرزا هم، با مادرشان که خواهر یعقوب بیگ بود، به امر او به قلعه اصطخر فارس تبعید شدند که برای مدتی طولانی در آنجا ماندند.
بعد از سالها وفتی شاه اسماعیل ( پسر سومش) به قدرت رسید، در دومین لشکرکشی خود به شروان (حدود ۹۱۵ق)، جنازه پدر را به خیاو( مشگین شهر) منتقل کرد و در محل کنونی به خاک سپرد.
در این باره بیشتر بدانید:
شاه اسماعیل نوجوان ۱۳ ساله که سرنوشت ایران را رقم زد
آشنایی با بقعه شیخ حیدر
سا یت محترم – برای پیشرفت در شنا خت در ست و عقلا نی هو یت – تا ریخ – جا معه و فر هنگ ایرا ن و خود ار دبیل – تما م مقا له ها ی مر بو ط به دو ره صفویه و جنگ چا لدرا ن و قزلبا ش ها را در یک جدول مجزا تحت نا م
تا ریخ فر هنگی ایرا ن و ار دبیل قرا ر د هید چون بحث مهم است برا ی
شنا خت جا معه و سیا ست کشور و فر هنگ- شنا خت در ست تصویر درست از تا ریخ نکته اسا سی هست – که متا سفا نه اجنبی ها برای ایرا نی ها هو یت تییین کرده اند – بحث اعتبا ر علمی و دا د ن اطلا عا ت در ست از وا قعیا ت تلخ که برای عوا م فریبا ن خطر در ست می کند – پر سش ها ی جد ی و مهم پیش خو ا هد آ مد –