اگر در زندگی افراد شادی و نشاط وجود نداشته باشد، این امر منجر به کاهش میزان فعالیتهای اجتماعی داوطلبانه و تعامل بین افراد، مؤلفه های دیگری، مانند: انفعال، بیتفاوتی و عدم همبستگی خواهد شد.
بخشی از مقاله نازیلا اخشی و فاطمه گلابی
جامعه شناسی کاربردی: نشاط اجتماعی از مؤلفههای رفاه اجتماعی به شمار میرود و بیش از مداخلات پزشکی و روانی به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته بوده و در عین حال، یکی از مفاهیم محوری توسعه پایدار است.
بر اساس سند توسعه پایدار و بند ب ماده97 برنامه چهارم توسعه صراحتاً دولت را مکلف کرده است تا به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی نسبت به تهیه طرح جامعی برای بسط و گسترش روحیه نشاط، شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی، تعمیق ارزشهای دینی و هنجارهای اجتماعی اقدام نماید (مرکز افکارسنجی سلامت ایران، 1390: 11).
نشاط اجتماعی: جامعترین و در عین حال، عملیاتیترین تعریف را از شادمانی ارائه کرده است. بر اساس این تعریف، شادمانی به درجه یا میزان قضاوت شخص درباره مطلوبیت کیفیت کل زندگی خود اطلاق میشود. بهعبارت دیگر، شادمانی به این معناست که فرد به چه میزان زندگی خود را دوست دارد (میرشاه جعفری، 51:1381).
مشارکت اجتماعی: مشارکت اجتماعی در برگیرنده انواع مختلف کنشهای فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تأثیر نهادن بر فرایندهای تصمیمگیری درباره امور عمومی است. مشارکت میتواند در سه سطح ذهنی و عینی و روحیه مشارکتی مطرح باشد: بعد ذهنی مشارکت، همان تمایل به مشارکت اجتماعی است که در نتیجه اعتماد و سایر عوامل زمینهساز در فرد ایجاد میشود. بعد عینی و رفتاری مشارکت اجتماعی که به صورت عضویت، نظارت، اجرا و تصمیمگیری بروز میکند، همان پیوند عینی افراد است و روحیه مشارکت با توجه به تعریف آن، عبارت است از متقاعد به درگیر شدن همگان در مشارکت» (رحمان[31]، 1993). یعنی احساس نیاز آحاد جامعه به مشارکت و اهمیت و اولویت یافتن تلاشهای جمعی در راستای پاسخگویی به نیازهای عمومی جامعه است. معنای خاص روحیه مشارکتی، متقاعد و درگیرشدن کنشگران در مشارکت در فعالیتها و برنامههای درون سازمانی است (بلوردی و بلوردی، 1391: 60).
نشاط اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین شاخصهای اجتماعی در گسترش احساس رضایت عمومی از زندگی، بسط تعاملات اجتماعی سازنده، رشد اعتماد عمومی و مشارکت همه جانبه اجتماعی به شمار رفته و چندین دهه است که به عنوان موضوعی بین رشتهای در تحقیقات اجتماعی اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
آنچه مسلم می نماید، این است که اگر جامعه ای میخواهد توسعه و پیشرفت کند و به آرمانهای انسانی خود برسد، لازمه آن داشتن شهروندانی با نشاط و شاداب است و زمانی میتوان به کمال نشاط اجتماعی رسید که تمامی آحاد مردم با نشاط و شاداب باشند. با جامعه شاداب و با نشاط میتوان به اهداف مهم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… دست یافت و تصمیمگیران جامعه همواره میتوانند از آن به عنوان یک فرصت بهینه استفاده نمایند. عوامل و متغیرهای زیادی بر نشاط اجتماعی تأثیرگذارند که یکی از این عوامل، مشارکت اجتماعی افراد و بالاخص دانشجویان در امور جامعه است (موسوی، 1385: 68).
جوانان به عنوان سرمایههای انسانی هر جامعهای هستند. در این میان، دانشجویان به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان، قادرند تأثیر تعیین کنندهای بر آینده جامعه داشته باشد؛ زیرا در هر جامعه پویاترین گروههای آن را قشر دانشجویان تشکیل میدهند و شادابی این قشر تا حد زیادی لازمه سلامت و شادی بسیاری از آحاد جامعه است. عنصر مهم در این جریان کسب شناخت عوامل مرتبط با این موضوع است و این امر، بر ضرورت بررسی نشاط اجتماعی صحه میگذارد. با بررسی آحاد جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی، میتوان به میزان نشاط اجتماعی پی برد؛ زیرا نشاط اجتماعی به نوعی، کارایی فردی است و به سرمایهگذاری افراد در روابط اجتماعی و در اختیار گرفتن منابع موجود در این روابط در سطح جامعه و کسب بازده کمک میکند. مشارکت اجتماعی از عوامل مرتبط با نشاط دانشجویان است که میتواند سهم عمدهای در افزایش یا کاهش آن در جامعه داشته باشد.
امروزه ضرورت و اهمیت مشارکت واقعی دانشجویان در تمامی سطوح و جوانب مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای دستیابی به یک توسعه پویا و کامل بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست؛ چرا که این مشارکت همهجانبه از بیتفاوتی، تکروی و عدم حس تعاون و تحرک و تمایل به تأمین منابع محدود و شخصی در میان اعضای جامعه جلوگیری میکند، نابرابریها را کاهش میدهد، همبستگی و وحدت را تقویت میکند و در نهایت، موجب رضایتمندی و نشاط اجتماعی در جامعه میگردد. تجهیز دانشجویان به نشاط اجتماعی، باعث ایمنی آنها در برابر مشکلات میشود و آنان به راحتی میتوانند با شرایط متغیر زندگی، انطباق یابند و نقشی مفید در جامعه داشته باشند. بنابراین، افزایش نشاط اجتماعی باعث کاهش آسیبهای اجتماعی میشود.
شاد بودن تنها یکی از شاخصه های زندگی مطلوب در جامعه است و هر قدر ملتی بانشاطتر باشد، مطمئناً احساس رفاه بیشــتری دارد و در این نوع جامعه، افراد نگرشی خوشبینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود دارند. در واقع، نشاط و شادی یکی از ابعاد روانشناختی فرد و جامعه است و فرد و جامعه هنگامی دارای شادی و نشاط خواهند بود که شاخصهای معیشتی و رفاهی از یک سو و شاخصهای فرهنگی، علمی و سیاسی آن جامعــه از ســوی دیگر، از رشد قابل قبولی برخوردار بوده یا دستکم در سطح مطلوبی قرار گرفته باشد (ازکیا و غفاری، 1380). شایان یادآوری است که رابطه مشارکت اجتماعی و نشــاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت فعال در جامعه نیست. این دو متغیر، بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته، بر یکدیگر مؤثرند. جامعه با نشــاط، جامعهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شود و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد و افراد آزادنه در فعالیتهای رسمی و غیررسمی جامعه بدون هیچ گونه اغراضی شرکت داشته باشند. بنابراین، تحقیق حاضر در نظر دارد میزان نشاط اجتماعی و مشارکت اجتماعی را در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل اندازهگیری نماید و همچنین، رابطه این دو مفهوم را با همدیگر مورد بحث و بررسی قرار دهد.
نشاط اجتماعی قبل از هر چیزی بر روابط اجتماعی افراد اثر مثبت میگذارد. بنابراین، نشاط اجتماعی در عین اینکه متأثر از میزان بالای مشارکت در جامعه است، به تعاملات و مشارکت اجتماعی بیشتر نیز منجر شده، زمینه را برای همبستگی و انسجام اجتماعی بالا در جامعه فراهم میسازد.
مشارکت اجتماعی به عنوان واقعیتی اجتماعی ریشه در زندگی اجتماعی انسان داشته، فرایندی است که با گذشت زمان دگرگون شده است. ایده مشارکت در مفهوم خود از مباحث مربوط به دموکراسی مایه میگیرد که خود دارای سابقه دیرینهای است. در دوره جدید با توجه به نقشی که برای عاملیت انسانی در حوزههای مختلف حیات اجتماعی قایل میشوند، مشارکت در اشکال اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاستگذاران اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرار گرفته است. یکی از مراکزی که به عنوان بستر و زمینهساز رفتار مشارکتی شناخته میشود، شهر و زندگی شهری است .
مشارکت اجتماعی به کنش یا عمل مشارکتی گفته میشود که عامل با توجه به انتظارات افراد دیگر آن را انجام میدهد. چنین ویژگی ما را بر آن میدارد که فضای اجتماعی این عمل و مشارکت را مطالعه و بررسی کنیم. مشارکت به عنوان یک عمل از نظر فرد دارای دو جنبه است: نخست اینکه چه انگیزههایی فرد را به انجام عمل ترغیب مینماید. به عبارت دیگر، چه نیات و انگیزههایی (محرکها) در افراد موجب میگردد تا آنها به طور فعال در امری مشارکت نمایند که فقدان چنین انگیزه-هایی را میتوان به عنوان مانع عمل مشارکت به حساب آورد؛ دوم اینکه فرد چقدر نسبت به عمل مورد مشارکت آگاهی دارد و چه میزان عدم آگاهی او نسبت به این عمل موجب خودداری او از شرکت در آن میگردد.
یافته ها بخوبی نشان میدهد که روحیه تعاملی و مشارکتجویی در بین افراد، احساس مسؤولیتپذیری نسبت به اطرافیان و محیط را در افراد بالا برده، با ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود (بعد رضایت از خود در نشاط اجتماعی) و احساس تأثیرگذاری بر پیرامون احساس سرزندگی و نشاط را در بین افراد جامعه افزایش میدهد. میزان نشاط در بین دانشجویان در حد متوسط و یا متوسط به بالا ارزیابی میشود؛ ولی در حوزه مشارکت و فعالیتهای اجتماعی دانشجویان به لحاظ عینی مشارکتی از خود نشان نمیدهند، در حالی که به لحاظ روحیه مشارکتی و نیز مشارکت ذهنی نمره بالایی را کسب میکنند؛ یعنی افراد نشاط خود را از رهگذر مشارکت اجتماعی عینی تأمین نمیکنند.
بر این اساس، لازم است مسؤولان و متولیان امور با توجه به نتایج این گونه تحقیقات بکوشند با فراهم ساختن شرایط و بسترها برای بروز فعالیتهای جمعی جوانان و استفاده از پتانسیلهای موجود و حس مشارکت طلبی آنان، زمینهها را برای گسترش هر چه بیشتر میزان نشاط و سرزندگی در جامعه و رشد و توسعه آن در سطح وسیعتر فراهم سازند.