کلمه موزه از واژه فرانسوی mousee گرفته شده که آن هم از واژه لاتین mousein آمده است.
به گزارش دیدشهر، در اساطیر یونان باستان موزینها یا میوزها الهههای هنر و موسیقی بودند که در کوه المپ در کنار دیگر خدایان به امور خدایی خود میپرداختند.
همین وظیفه این نه الهه باعث شد بشر خسارتدیده از جنگ جهانی دوم به خود بیاید و تصمیم بگیرد از میراث هنری و صنعتی خود مراقبت کند و این گونه شد که مکانهایی برای حفظ و نگهداری از آنها ساخته شد.
در همین راستا «ایکوم» شورای بینالمللی موزهها تحت نظارت سازمانهای بینالمللی فرهنگی اما به صورت مؤسسهای غیردولتی و مردم نهاد شروع به کار کرد. ایکوم همواره بر مسأله حفظ میراث ملموس و ناملموس بشریت در موزهها نظارت دارد و هرازگاهی تعریفی جدید از کارکرد و وظایف این ساختمانهای ارزشمند ارائه میدهد. در ۱۸ ماه مه دهه هفتاد، ایکوم اعلام کرد که موزه فقط و صرفاً برای نگهداری اشیای قیمتی و قدیمی نیست؛ بلکه باید از جنبههای مختلف به این آثار توجه کرد. هر اثر فقط یک ساخته تاریخی و قدیمی نیست که با آن بخواهیم قدمت و تاریخ خود را به یاد داشته باشیم و به دیگران نشان دهیم. بلکه جزئیاتی از شرایط اقتصادی، بافت فرهنگی و ریزهکاریهای اجتماعی آن دوران را هم عرضه میکند. این حرف الان شاید مطلبی بدیهی به نظر بیاید ولی درآن زمان نگاهی نو بود.
ایکوم طی سالیان موزهها را به انواع مختلفی تقسیم کرد. ممکن است یک موزه به طور تخصصی فقط یکی از این انواع را دربربگیرد یا چند نوع را با هم داشته باشد. رایجترین نوع موزه که در ذهن اکثر ما هست «موزههای آثار تاریخی» است؛ البته این پیشفرض ذهنی چیز عجیبی نیست، وقتی موزه در ابتدا برای حفظ آثار تاریخی بوده است. هر کشوری هم با توجه به تاریخ و جغرافیایش موزههای تاریخی باستانی بزرگ و کوچکی دارد. انواع دیگر شامل موزههای هنری، تخصصی، علمی و صنعتی هستند. موزههای علمی از آثار و یافتههای طبیعی نگهداری میکنند که بشر در ساخت آنها نقشی نداشته اما میراث بشریت محسوب میشود.
موزههای صنعتی، محلی برای نمایش پیشرفت انسانها در طول قرنهاست که چطور از بشری ابتدایی به این زندگی مرفه و صنعتی امروزی رسیده است. این موزهها میتوانند همزمان محفل افتخار و سرافکندگی بشریت باشند. در آنها هم ایده و اختراع و پشتکار نشان داده میشود و هم رد تخریب و خودخواهی نوع انسان نسبت به جهان و همنوع خودش دیده میشود. موزههای هنری هم مکانی هستند برای اینکه هر بار یادی از آن زمانی بکنیم که خداوند به خودش گفت فتبارکالله احسن الخالقین! به هر حال گاهی خوب است به خلاقیتها و کمالات خودمان هم بنازیم.