https://didshahr.ir/26433

نقاشی قهوه‌خانه‌ای ازجمله هنرهایی است که از بطن جامعه و توسط نقاشان مکتب‌ندیده‌ای به‌وجود آمد که هر کدام از آنها در حرفه‌های مختلف مثل کاشی‌سازی‌، گچبری و معماری فعالیت می‌کردند و برای نقاشی‌کشیدن پرورش نیافته بودند.

به گزارش دیدشهر، بناها، معماران یا حتی کارگران روزمزدی که برای پیداکردن روزی در قهوه‌خانه به انتظار می‌نشستند، گاهی پیش می‌آمد روزها کسی پی‌شان نمی‌آمد و آنها برای سرگرم‌کردن خود نقاشی می‌کشیدند. بدون تکلف و در نهایت سادگی آنچه در ذهن داشتند روی دیوار ترسیم می‌کردند. بعد از مدتی آنهایی که در نقاشی ذوق به خرج می‌دادند کارشان گرفت و اینگونه شد که نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌وجود آمد.

مرشد محمد نقاش

مرشد محمد نقاش، مردی که اصلا نقاش نبود اما خدمت بزرگی به ترویج هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای کرد. او در بازارچه کلعباسعلی میدان شاپور مغازه داشت. برای رونق این هنر همه نقاش‌های قهوه‌خانه‌ای را جمع کرد و برایشان سفارش کار می‌گرفت. با تجمع نقاشان قهوه‌خانه‌ای پای هنرمندانی چون حسین قوللر آغاسی و محمد مدبر به آنجا باز شد و شاگردان زیادی در این مکان پرورش یافتند. بعد از فوت مرشد محمد نقاش، مغازه‌اش تبدیل به فروشگاه لوازم‌التحریر شد.

سبک نقاشی در قهوه خانه ها

علی‌رضا قوللرآقاسی از هنرمندان دوره قاجار است. او کاشی‌پز بود و روی کاشی‌های خود نقاشی می‌کشید. نقاشی هفت‌خوان رستم بر سر در ارگ کریم‌خان زند در شیراز یکی از اثرهای به‌جا مانده از او است. حسین پسر او فوت و فن نقش‌اندازی روی کاشی و روغن‌کاری بر دیوار را از همان کودکی نزد پدر یاد گرفته و در کارگاه کاشی‌پزی پدرش کار می‌کرد. تا اینکه با محمد مدبر آشنا شد. مدبر دوست و همشاگردی او بود که حسین را در گرداندن کارگاه یاری می‌کرد و کنار دستش نقاشی روی کاشی را یادگرفت.

رکن اول، بازگویی داستان‌های حماسی

نقاشی قهوه‌خانه‌ای 3رکن دارد. یکی از ارکان مهم آن نقاشی‌هایی که ریشه در ادبیات کهن دارد و برگرفته از حماسه‌های ایرانی است.
البته فقط معطوف به اشعار شاهنامه نمی‌شود و ترسیم داستان‌های مثنوی معنوی و مثنوی گنجوی در آن به چشم می‌خورد.

رکن دوم، بیان روایت‌های مذهبی

رکن دیگر نقاشی قهوه‌خانه‌ای به موضوعات مذهبی و باورهای دینی مربوط می‌شود. آثاری که در این حوزه دیده می‌شود بیشتر واقعه عاشورا را به تصویر کشیده است. با توجه به اینکه روایات مذهبی بی‌شمار هستند، فقط در این زمینه نقاشی انجام شده که می‌توان گفت استادان فن خیلی به آن نپرداخته و ترسیم داستان‌های دینی جای کار دارد.

رکن سوم، ترسیم سنت‌های ایرانی

اما رکن سوم به سنت‌های ایرانی اشاره می‌کند که رنگ و لعاب حماسی دارد و نه بیان‌کننده داستان مذهبی است.
در نقاشی‌هایی که به آداب و رسوم قدیمی ایران می‌پردازد، شب چله یا عید نوروز با نقش و نگار چشم‌نواز نقاشی شده است.

زشتی‌ها و زیبایی‌ها در نقاشی

اینکه نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌عنوان هنر محسوب می‌شود یا نه، باید گفت قطعا هست. در نقاشی‌هایی که باور دینی را روایت می‌کنند، نقاش سعی کرده زشتی‌ها را در مقابل زیبایی‌ها ترسیم کند. به‌طور مثال در نقاشی واقعه عاشورا، چهره شمر نازیبا کشیده شده و در مقابل ائمه اطهار(ع) سیمای زیبایی دارند. این کار به‌دلیل نشان‌دادن تقابل‌هاست. البته در بحث ترسیم شمایل ائمه معصومین(ع) مراجع دینی ایراد گرفته‌اند. اما در مورد نقاشی‌های حماسی این اتفاق افتاده و چهره رستم ترسیم شده است؛‌مردی با هیبت و قامت خیلی بلند. شاید دور از ذهن باشد اما چون سمبل توانایی و قدرت اوست دیدنش برای مخاطب جذاب است. ویژگی دیگر نقاشی قهوه‌خانه‌ای جای خالی ابعاد در آن است. در این نوع نقاشی فقط بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی داریم؛ درست مثل کاریکاتور با این تفاوت که نقاشی قهوه‌خانه‌ای جنبه طنز ندارد و بر‌عکس عمق احساس را نشان می‌دهد.

روایتگری رنگ‌ها

بر خلاف دیگر نقاشی‌هایی که بر در و دیوار شهر یا تابلوها می‌بینیم، در نقاشی قهوه‌خانه‌ای اثری از رنگ خام نیست. رنگ‌هایی که به‌کار رفته‌شده پختگی دارد و تا حدی کدر است. رنگ‌ها ریشه روانشناختی دارد و هر فرد با توجه به اثرپذیری که از خودش دارد این اصل را به‌صورت غریزی رعایت کرده است. رنگ سبز در این پژوهش نماد صلح و حقیقت، رنگ سیاه، نماد سوگواری و اندوه، رنگ قرمز، نشانه خونین‌بودن قیام امام حسین(ع) و شهادت، رنگ آبی، جلوه عرفان، ملکوت، آرامش و صفاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مجدد مطالب تنها با ذکر نام منبع "دید شهر" مجاز میباشد.