سیدمصطفی صابری
حتی سادهترین پلها هم این ظرفیت را دارند که شکل بهتری از دنیا ارائه کنند؛ مثل سکویی برای پرواز بهتر ذهن و ماساژی برای رفع خستگی روح
پل در ادبیات یکی از نمادهای برقراری ارتباط است، در روزگاری که قرار نبود با یک ایموجی بیروح در پیامرسانها حرفمان را بزنیم، این پلها بودند که آدمها را به هم نزدیک و فرصت گپ وگفت و دوستی را فراهم میکردند؛ پلها را دوست داریم چون عبور از سختی را ممکن میکنند، پل را دوست داریم چون میتوانیم بهکمکش از چالشی عبور کنیم، نه فقط عبور، بلکه بر فراز پل، مشکل را به شکل زیباتری ببینیم. پلها که باشند رودخانهها رمانتیک هستند، خیابانها زیباتر هستند، دنیا جور دیگری است.
اصلاً تجربه تماشای دنیا از بالا حس متفاوتی دارد. برای همین است کلی مستند و ویدئو داریم که دنیا را از زاویه دید یک خلبان، از نگاه یک عقاب و چنین چیزهایی به نمایش میگذارند. شاید لازم باشد برای دیدن دنیا از نگاه یک عقاب متوسل به مستندها شویم اما تماشای شهرمان، طبیعت پیرامونمان، رودخانه و دره ای که کنارش هستیم و… از روی پل ممکن است. برای همین است که روی پل که میرسیم انگار افقهای تازهای را میبینیم، ترافیک هم قشنگ میشود، شهر جذاب میشود.
رودخانه جور دیگری است. نتیجه این تفاوت زاویه نگاه، میشود ادراکی متفاوت. گفته میشود وقتی از یک فضانورد معروف تجربه تماشای زمین از آسمان را پرسیدند، او جملهای با این مضمون گفت که در آن لحظه سیاره را شبیه یک خانه دیده و درک دلایل این همه جنگ و تضاد برایش مشکل بوده است، ما هم در مقیاسی کوچک، گوشه یک پل، چون دنیا را جور دیگری میبینیم، از خودمان، از حسی که بهظاهر خودمان داریم و خیلی چیزهای دیگر دور میشویم و افکارمان جای دیگری میرود.
حالا تصور کنید یک پل شیشهای باشد و برفراز یک منطقه زیبا و سرسبز؛ آنوقت دید وسیعتری را پیش روی ما قرار میدهد و ذهنمان را بهافقهای گستردهتری پرواز میدهد. چنین جایی فقط برای لذت بردن در لحظه از زیبایی نیست. برای این است که نگاه ما را بهزیبایی تغییر دهد. برای این است که افق ذهنمان را گسترده کند و برای این است که کمی از دنیای کوچکمان با استانداردهای محدودش دور شویم، دنیا و اتفاقاتش را خیلی جدی نگیریم، لحظهای در آرامش باشیم و با حس خوبی که پیامدش است بهتر ببینیم، نهفقط طبیعت اطراف آن پل را بلکه هرچیز دیگری را. برای همین است که من پلها را دوست دارم. نهبهخاطر اینکه راه را نزدیک و سهل میکند، نهبهخاطر جنبه نمادینش در ادبیات، برای اینکه سکوی پرواز ذهن و نقطه اتصالش به افقی تازه است. برای اینکه یک پل کوچک هم میتواند ماساژی باشد برای رفع خستگی روح و طراوت ذهن.