میگویند تالاب گندمان روزگاری جایگاه شکار بهرام گور بوده است که امروز یکی از سایتهای برتر پرندهنگری با تنوع وسیع از پرندگان مختلف است.
نویسنده: مهلا داریان
سفرمان به سمت پلکان باستانی دژ پارت در یک صبح پاییزی شروع شد. آن روز در تهران هشدار بارندگی و آبگرفتگی معابر داده بودند، ولی ما آبوهوا را چک کرده بودیم و مقصدمان در گردنههای مرتفع زاگرس هوایی ابری و خنک داشت که خورشید پشت ابر، نور را برای گرفتن تصاویری جذاب مهیا میکرد.
از قم، کاشان و اصفهان مثل باد پاییزی رد شدیم و به شهر آرام و بیسروصدای بروجن رسیدیم.
بروجن، دومین شهر بزرگ استان چهارمحال و بختیاری با جمعیتی حدود 60هزار نفر یکی از مرتفعترین و سردترین شهرهای ایران است.
روایتهایی از قدمت 10هزارساله بروجن وجود دارد، اما سند مکتوبی در دست نیست.
میگویند شهر اولیه در این منطقه با برج و باروهای فراوانی محصور بوده و به همین علت بروجن به خاطر داشتن برجهای فراوان به این اسم نامیده شده است.
قرار بود مجید علیخانی از عشایر بختیاری که خودش یک کارآفرین گردشگری است بهعنوان راهنما همراهیمان کند. به رسم مهماننوازی عشایر ،مادرش برایمان سفرهای رنگی چیده بود. غذای لذیذ برنج و ماهیچه همراه ترشی کرفس کوهی خوردیم و دوغ مخصوص که ای کاش دوغ را نمیخوردیم؛ چون بعد آن خوابمان گرفت. با هر زور و ضربی بود خواب را از چشمانمان زدودیم و تجهیزاتمان را برداشتیم تا خودمان را به روستای شگفتانگیز گزستان برسانیم.
در ابتدای راه کمی مسیرمان را منحرف کردیم تا سری به تالاب بینالمللی گندمان بزنیم که یکی از 10 تالاب مهم و دیدنی ایران است و میگویند روزگاری جایگاه شکار بهرام گور بوده است. این تالاب یکی از سایتهای برتر پرندهنگری با تنوع وسیع از پرندگان مختلف است.
مسیرش دشتی است وسیع با منظرهای خیرهکننده که از آن نمیشود چشم برداشت. از دوردست صدای همهمه پرندگان وحشی سمفونی مرغان مهاجر را مینواخت و ضرب سم اسبان وحشی آن را اساطیری میکرد. از گندمان نمیشود دل کند، اما باید قبل از تاریک شدن هوا تالاب چغاخور را هم میدیدیم.