نویسنده: محمد حسین عسکرپور
هنرهای سنتی هر کشور، معرف هوش تاریخی مردم در پهنه جغرافیایی آن سرزمین است. صنایع دستی ریشه در هنرهای سنتی داشته و دستاوردهای آن، هم دارای ارزش اقتصادی و هم دارای ارزش فرهنگی و هویتی است که میتوان آن را اقتصاد هویت بنیان نامگذاری کرد. کشور ایران با ظرفیت 300 رشته صنایع دستی که در 18 گروه رشته به لحاظ تنوع رشته جزو سه کشور برتر جهان محسوب میشود و بیش از یک میلیون نفر در این حوزه اشتغال دارند. صنایع دستی دارای ظرفیتهای منحصربه فرد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری است که شناخت ، توجه و استفاده صحیح از آنها در آینده این هنر صنعت تاثیرگذار است. در این مقاله ضمن اشاره به ظرفیتهای صنایع دستی، به یک تهدید جدی که عبارت است از انباشت محصولات کارخانه ای در بازار به اسم صنایع دستی اشاره شده که می تواند ظرفیتهای این هنر صنعت را تحت شعاع قرار دهد. صنایع دستی هم به عنوان شغل اصلی و هم تحت عنوان شغل دوم بصورت مستمر و گاهی برای پر کردن اوقات فراغت بصورت پاره وقت، ظرفیت اشتغالزایی و انتخاب توسط اقشار مختلف جامعه را در خود دارد. این هنر صنعت به تجهیزات پیچیده و گران قیمتی نیاز ندارد و براساس آمار منتشر شده در سال 1401 سرانه ایجاد شغل در این بخش 300 میلیون تومان بوده است. این عدد در مقایسه با ایجاد شغل در صنایع بزرگ است که سرانه اشتغال آن گاهاً تا 3 میلیارد تومان عنوان شده.
ارزش افزوده بالا
با هنرنمایی و ذوق و زیباشناختی هنرمندان، مواد اولیه کم ارزش به آثار ارزشمند و گرانبها تبدیل میشوند. حتی در رشتههایی که مواد اولیه نسبتاً گرانتری (مانند انواع فلزات) مورد استفاده قرار میگیرد، باز هم نقشآفرینی هنرمندان ارزش چند برابری در اثر ایجاد شده را به ارمغان میآورد. علاوه بر ارزش اقتصادی قابل تخمین، بار فرهنگی و زیباشناختی اثر که در بلند مدت ایجاد میکند اثر را به یک سند هویتی تبدیل میکند که بعضاً غیر قابل قیمتگذاری اقتصادی است. اصالت به معنای واقعی، پایدار، ریشه دار، اخلاقی بودن و طبیعی بودن را در سرتاسر فرآیند تولید یک اثر هنری صنایع دستی میتوان دید که خود از جاذبهها و ظرفیتهای صنایع دستی است. حس اصالت در دنیای غیر اصیل و حس کنترل و تسلط در عصری که معمولاً کنترلی بر کالاهای مصرفی خود نداریم، تمایلات به مصرف اخلاقی را جایگزین فرهنگ مصرف رایج و ناپایدار از نظر محیط زیست و حقوق بشر خواهد کرد.
یکی دیگر از ظرفیتهای صنایع دستی جاذبههای فرآیند تولید است. چگونگی فرآوری مواد اولیه و ساخت تجهیزات مورد نیاز با تکنولوژی ساده و مبتنی بر هوش، زیباییشناسی و خلاقیت فردی است. جذابیت فرآیند تولید به حدی جذاب است که بعضاً از کارگاههای تولید زنده جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی استفاده میشود. باوجود اینکه مردان بیشتری در حال ورود به عرصه صنایع دستی هستند این حوزه همچنان به لحاظ آماری زنانه است. کسب و کار خانگی در کنار مسئولیتهای خانه و خانواده موجب میشود علاوه بر حفظ ایفای نقش مادری زنان، موجب ارتقای نقش آنها به مادران کارآفرین شود. فعالیت صنایع دستی و خلق اثر و نقشآفرینی با دست و تجهیزات ساده فعالیت در تولید صنایع دستی به بهبود فیزیکی، روانی و اجتماعی بیماران یا افرادی از جامعه که به دنبال فراموشی خاطرات منفی گذشته هستند یا به تشخیص روانشناسان در آستانه بیماریهای روحی قراردارند کمک میکند.
خود اشتغالی
خوداشتغالی در صنایع دستی این امکان را فراهم میکند که هنرمند برنامه زمانی خود را تنظیم و ذوق و زیباشناسی خود را به تجارت تبدیل کند. امکان توسعه کسب و کار با تشکیل تیمکاری تحت نظر هنرمند نیز احساس مطلوبیت شغلی را بالاتر می برد.
به باور بسیاری از صاحب نظران روابط بینالملل، کامیابی و موفقیت در سیاست خارجی در گرو استفاده درست از ساز و کارها و ابزارهای فرهنگی در چهارچوب دیپلماسی فرهنگی است. تلقی منفی و تصویر ذهنی تاریکی که جهانیان از یک کشور و یا یک حکومت دارند تنها در سایه دیپلماسی فرهنگی قابل تغییر و اصلاح است. محصولات صنایع دستی سفیر فرهنگی هر کشور است که در عین برخورداری از ابزار بصری مانند فرم، رنگ، نقوش و نمادها، ارتباط عمیقی با میراث ناملموس مثل آیینها و رسوم و آداب ملتها دارد. در این میان برگزاری نمایشگاههای ترویجی و هفتههای مشترک فرهنگی با برنامههای جانبی همچون دورهها و کارگاههای آموزشی میتواند فرصتی بیبدیل برای تعاملات بیشتر فرهنگی با تمرکز بر زبان بصری فراهم کند. تاریخچه طولانی همکاری با مصرف کنندگان برای خلق مشترک یک اثر و دریافت کارمزد نیز نوعی تعامل خلاق و خلق مشترک است که در آن مصرفکنندگان در فرآیند تولید، هم در زمینه محتوا و هم نوآوری مشارکت فعال دارند. استراتژی مهندسی سفارش بدین صورت که مشارکت مصرفکننده در فرآیند تولید که دارای بعد آموزشی نیز میباشد از ویژگیهای منحصر به فرد این هنر صنعت است.
هنگامی که فروشگاههای مرکز شهر انباشته شده از محصولات کارخانهای بوده و آنها را به اسم صنایع دستی میفروشند و بعضاً از هنروران برای اصالت بخشیدن به محصولاتشان نیز استفاده میکنند، صنایع دستی در معرض تهدید قرار میگیرد. تمییز دادن بین محصولات صنایع دستی و کارخانهای توسط همگان امکانپذیر نیست. باوجود تمام ظرفیتهای صنایع دستی، مزیت قیمتی محصولات تولیدی ماشین آلاتی چون سیانسی و چاپگرهای سه بعدی و لیزر موجب کاهش استقبال مردم و بازار از صنایع دستی و به طبع موجب عدم تأمین معیشت هنرمندان و به دنبال آن عدم استقبال نسل جدید به خرید محصولات صنایع دستی میشود.
کاهش جمعیت تولیدکنندگان صنایع دستی موجب کاهش توان تولید و حذف بسیاری از رشتههای پر زحمت خواهد شد. با فرض اینکه مردم به دلیل جذابیتهای آن محصولات، صنایع دستی را بر محصولات کارخانهای ترجیح دهند، پرداختن به نحوه اثبات کیفیت محصولات به خریداران به عنوان مسأله اصلی بازار صنایع دستی است. مخصوصاً وقتی محصولات صنایع دستی بصورت آنلاین برای فروش عرضه میشود اثبات کیفیت ضروریتر به نظر میرسد.