غار هفت خانه در شهرستان خلخال در روستای گرمخانه واقع شده که در زبان ترکی به یئدی دام بدلیل وجود هفت خانه کوچک پشت سرهم درآن مشهور شده و تاکنون این غارها مورد کاوش و ثبت قرار نگرفته است.
موقعیت جغرافیایی غار هفت خانه
به گزارش دیدشهر، غار هفت خانه(یئدی ایولر یا یدی دام) روستای گرمخانه خلخال، در جنوب غربی شهر خلخال و شمال روستای گرمخانه واقع شده که در ارتفاع حدود یک هزار و ۶۰۰ متر از سطح دریا و در مختصات جغرافیایی ۳۳-۳۲-۳۷ عرض شمالی و ۰۰-۲۵-۱۸ طول شرقی و در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر خلخال واقع شده که به وسیله جاده آسفالت شده از کیلومتر ۱۶ جاده خلخال، هشجین به طرف غرب روستای گرمخانه به شهر خلخال متصل میشود.
معنی لغوی هفت خانه
داود مغیثی، کاشف غار هفتخانه( یئدی دام) روستای گرمخانه خلخال اظهار کرد: غار هفت خان روستای گرمخانه خلخال، یکی از مناطق باستانی این منطقه است و غار تاریخی این روستا که در زبان محلی ترکی آذربایجانی به «یئدی دام» یعنی «۷ ساختمان یا ۷ اتاق» معروف بوده و در زبان فارسی به غار هفتخانه معروف است.
وی تصریح کرد: غار هفتخان از هفت تالار کوچک(خانه) که پشت سرهم و به شکل یو انگلیسی (U) قرار دارد تشکیل شده است و این غار دارای دو دهانه ورودی بوده و دهانه اصلی رو به شرق قرار دارد و یکی از دهانههای دیگر این غار که در ضلع جنوبی واقع شده در سالهای اخیر به علت حفاریهای غیرمجاز ایجاد شده، به شکل مستقیم به خانه پنجم وصل میشود.
محقق و پژوهشگر آثار تاریخی و باستانی افزود: ۴ تالار از این دهانه به سهولت قابل دسترسی است، ارتفاع این تالارها به طور متوسط بیشتر از ۳ متر میباشد، ارتباط به خانه پنجم از طریق یک راهرو به طول چهار متر و با عرض و ارتفاع ۷۰-۵۰ سانتیمتر که طرفین آن سنگ چین شده است، صورت میگیرد.
مغیثی بیان کرد: خانههای پنجم، ششم و هفتم پشت سر هم در جهت جنوب شرقی، شمال غربی قرار دارند، ارتباط خانه هفتم با یک مدخل تنگ استوانهای شکل به قطر ۴۵ سانتیمتر و به طول دومتر که در ارتفاع حدود یک متری از کف غار ششم قرار دارد صورت میگیرد و حداکثر ارتفاع خانه هفتم حدود ۵ متر است و در آن حوضچه آبی به طول و عرض ۳ و ۱/۵ متر به ارتفاع حدود یک متر تشکیل شده است.
کاشف این غار گفت: در غار هفتخانه بهویژه در خانههای اولیه آثار اقامت انسانی به مدت طولانی و استخوانهایی پوسیده و راهرو سنگ چین که بهوسیله انسان بهوجود آمده است به چشم میخورد و تاکنون تا خانه ششم مورد بررسی قرار گرفته و خانه هفتم که آخرین خانه محسوب میشود به سختی قابل ورود بوده و تقریباً براساس اظهارات اهالی محل، کمتر کسی تا به حال توانسته وارد این محل شود.
تاریخچه غار هفت خانه
یکی از مراکز قدیم و فرهنگ تمدن آسیای میانه بینالنهرین و پیش از آن تمدن سومر است که از بانیان تمدن بینالنهرین اقوام سومری بوده که از شمال غرب کشور، فلات آذربایجان به علتهای مختلفی از جمله سرما و خشکسالی کوچ کردهاند.
البته وجود سکونت سایر اقوام همچون هوریان باستان، کاسها، سومریان، خوارزمیان، سلتها، میتانیها، اوراتوها، مانناها، سکاها، مادها در این منطقه مشهود بوده است.
براساس تحقیق و پس از کاوش میدانی در بسیاری از مناطق خلخال از جمله منطقه ازناو، غارها و سایر زاغه و غارهای موجود کشف شده و قبور باستانی از جمله گورکان ها نمونهای از این تمدن است که در سایت گیلوان مورد کاوش قرار گرفته و در برخی از واقعیتها کشف خواهد شد و در برخی از مناطق از جمله ازنا و خمس نیز نمونههایی از این تمدن از جمله قبور تاریخی به یادگار مانده است.
با توجه به اینکه منطقه آذربایجان یکی از نخستین گاهوارههای تمدن در کشورمان محسوب میشود، شهرستان خلخال نیز جدا از این ادعا نبوده و براساس تحقیقات انجام شده قدمت و تمدن منطقه خلخال به ۶ هزار سال قبل از میلاد تخمین زده شده است که با احتساب دوره میلادی به بیش از ۸ هزار سال میرسد و آثار باقیمانده از این ادوار تاریخی شامل تپههای تاریخی آتشکدهها و مگالیتهایی موجود است و به یقین آثارهایی که بناهای سنگی مثل غارها محسوب میشود، با بیش از ۸ هزار سال به قبل میلاد قدمت دارند.
کاشف غار هفتخانه در این زمینه میگوید: این غار تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است و در نخستین بازدید میدانی، به همراه اکیپ وارد نخستین اطاق این غار شدیم و البته ورود به این غار سخت بوده و بایستی به صورت خوابیده و سینه خیز به میزان دو متر عبور کرد و به علت نبود امکانات کافی از جمله نور تنها نخستین اطاق مورد بازبینی قرار گرفت و به علت تخریب و حفاریهای غیرمجاز کف و دیوارهای اتاق نخست مورد تعرض قرار گرفته و از شکل واقعی خود تغییر یافته است.
امروز کشف واقعیتها و حقایق تاریخی و پردهبرداری از ناگفتههای آن همانند یک تحقیق در فنآوری و تکنولوژی است که به یقین این پژوهش مقدمهای برای بررسی اجمالی این آثار تاریخی خواهد بود، اما براساس تحقیقاتی که در زمینه کاوشهای غارهای منطقه آذربایجان صورت گرفته، قدمت تمدن بشری در فلات آذربایجان به سالهای قبل از ۲۵۰ هزار سال پیش برمیگردد.
به طور نمونه در سال ۱۹۶۸ میلادی در حین کاوش غار «آزیخ» در هادروت آذربایجان فک پایین فسیل شده انسانی که در حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار سال پیش زندگی میکرده کشف شد، همچنین یافتههای غار تاریخی«گلیجک» در ۳۷ کیلومتری زنجان که قدمت تقریبی سی هزار ساله به آن داده شده است و البته سنگ نگارههای بسیار قدیمی در منطقه مرادلی و یا در فاصله ۱۲ کیلومتر شمال غربی اردبیل همگی اسنادی هستند از قدمت بسیار دیرین سکونت نخستین انسانها در این سرزمین است.
در منطقه خلخال که مرکز آن به هیرو معروف است و اطراف شهر خلخال و تعدادی از روستاهای منطقه از جمله سنگ آباد، خمس، خوجین، علی آباد و سایر روستاها بسیاری از آثار که سنگ نگاره منسوب میشود وجود دارد که قدمت سکونت بشر را به بیش از ۱۰ هزار سال پیش میرساند و این مورد به اثبات رسیده است.
آرتور کسیت و هنری فیلد، آذربایجان را سرزمین ظهور انسان متفکر و خاستگاه تمدن میدانند و براساس تحقیقات رضا زرگر در کتاب تاریخ دیرین شرق آذربایجان تمامی مناطق شرق کوهستان آذربایجان همانند خلخال، گیوی، میانه، آستارا و سایر محلهای دیگر و البته اردبیل دارای مگالیتهای تاریخی بینظیری هستند.
امروزه شاهد سنگ استیلهای ساخته شده و طبیعی تراشیده در اطراف هروآباد خلخال، ازناو، علیآباد موجود هستند که این مناطق اولیه را میتوان به عنوان یکی از خاستگاههای تمدن و فرهنگ پروتوتورکی و احتمالاً سرچشمه مهاجرتهای بزرگ باستانی به سمت مشرق و غرب دانست و تحقیق این همه تمدن بزرگ مگالیستی که قدمت ۱۰ هزار ساله را دارد، نیاز به مبنای اولیه دوران ابتدایی تاریخی است و غار هفتخانه علاوه بر ماهیت غار به عنوان یک سازه سنگی به شمار میرود.
از دیگر شاخصههای اصلی و متمایز این سکونتگاه میتوان به کثرت اتاقها اشاره کرد که تعداد ۷ اتاق در ایران بینظیر میباشد به طوریکه غارهای باستانی که مربوط به دوره پارینه سنگی معروف به سه اتاق(اوچ اتاق) بوده که این غار در دل کوه توسط انسانهای اولیه کنده شده و زیستگاه انسانهای غارنشین بوده است.
در داخل این غار سه اتاق تو در تو بوده که یکی از آنها در وسط دیگری در طرفین قرار گرفته است و به همدیگر راه دارند و در داخل اتاقهای تیشهها به وضوح معلوم است، به طوریکه طاقچههایی برای قرار دادن اشیاء در آنها تعبیه شده است.
با بررسی محیط پیرامون غار هفتخانه گرمخانه خلخال میتوان چنین استنباط کرد که موضوع گرم شدن تدریجی در این مکان صدق میکند چرا که نام آبادی گرمخانه همان از واژه گرما اخذ شده است یعنی خانه گرم و این منطقه با وجود اینکه در شهرستان خلخال واقع شده اما بسیار گرمسیر است و یکی از علتهای سکونت دائمی بشر میتوان به وجود آب اشاره کرد و وجود چشمههای پرآب به نام ایستی بلاغ(چشمه گرم) نیز از ارکان اسکان بشر از دوره غارنشینی به یکجانشینی است.
جالب اینکه چشمه ایستی بلاغی به عنوان چشمه آب معدنی محسوب میشود و در زمستان آب چشمه به حدی گرم و ملایم است که در گذشته محل استحمام اهالی منطقه بوده است.
این چشمه در زمانهای قبل دارای تاسیسات حمام نظیر استخر بوده و البته محل مظهر چشمه نیز خود بنای سنگ طبیعی است که جزو استیلهای طبیعی شرق آذربایجان محسوب میشود، این مکان در نزد اهالی آبادی گرمخانه مورد احترام و تقدس خاص است به طوری که در ایام ماه محرم در جریان سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و یاران با وفایش، اهالی دستههای عزاداری را به این محل میآورند و شمع در کنار این چشمهها روشن میکنند.
این آداب مذهبی از گذشتههای دور بوده و در زمان قبل از اسلام نیز مورد احترام بوده و فرهنگ شمع در این مکان ارتباطی به آیین زرتشت دارد و یکی از علتهای تکاملی انسان در این غارها وجود چشمه در اتاق ششم و هفتم این غار است که سرریز این چشمه در نهایت در پایین دست غار در ته دره چشمه معروف به یئدی دام(هفت خانه) است که در سالهای اخیر به علت خشکسالیهای پی در پی و عدم لایهروبی آب چشمه خشک شده است.
آثار و بقایای دوره پارینه سنگی جدید را در داخل غار هفتخانه میتوان مشاهده کرد که خود شکلگیری پناهگاههای سنگی میباشد و این دوره به موسترین معروف بوده و از ممیزات ادوات سنگی به حجاری اشکال هندسی است که لبههای آنها نیز پس از حجاری و ساخت اولیه کاملاً پرداخت شده است.
از نخستین حجاری هندسی، ورودی فاز دوم است که به شکل مربع در ابعاد ۸۰ در ۸۰ سانتیمتر حجاری شده است که تاکنون آزمایشات از جمله روش کربن روی این آثار انجام نگرفته است و به طور قطع پس از انجام آزمایشات عمر این بنای سنگی به بیش از ۱۰ هزار سال مابین ۳۵ تا ۴۰ سال نیز خواهد رسید.
در خانههای سه به بعد، غار ۴ و ۵ و ۶ آثار فضولات احشام دیده میشود و همچنین بقایای استخوان نیز دیده میشود، این مکان پناهگاهی سنگی به شمار میرود و بسیار به پناهگاه سنگی پالگارا که در منطقه بینالنهرین غار زارزی و سلیمانیه واقع شده، شباهت دارد.
از آنجاییکه این منطقه در خلخال و روستای گرمخانه قرار دارد دارای دو بعد اختصاصی کشاورزی و دامداری بوده و اهمیت اثر را نمایان میکند که بیانگر یک دوره تحول از گردآوری خوراک به دوره آغاز کشاورزی و دامداری است.
تاکنون این غارها مورد کاوش و ثبت قرار نگرفته است و با توجه به اینکه مورد کنکاش قرار نشده احتمال سکونت انسانهای ما قبل تاریخ یا به عبارتی دو راه پارینه سنگی در این محل بیشتر است، آثار حکاکی و استخوانهای قدیمی در کف این غارها مشاهده شده و براساس نقل قول العالی و بازدید به عمل آمده از نخستین غار که متاسفانه به علت حفاریهای غیرمجاز توسط افراد سودجو شکل اولیه این غار تغییر یافته است.
اما غیر از مسایل مربوط به آثار باستانی و شکل غارها به علت موقعیت خاص جغرافیایی این محل و تعداد بیشتر این اتاقها خود یک سکونتگاه مهم و بلکه اقامتگاه زیرزمینی محسوب میشود که با توجه به نوع ساختمان این بنا ما باید در دورانی که به شکلگیری سنگ مربوط میشود، آن را جستوجو کنیم.
پارینه سنگی قدیم که از ابتدای استفاده از ادوات سنگی در حدود اواخر دوران پله ایستوسین تا حدود ۱۰۰ هزار سال پیش را شامل میشود و با نوعی ادوات خشن و ساده سنگی مخصوص قبرهای دستی سنگی مشخص میگردد.
پارینه سنگی میانه که از حدود ۱۰۰ هزار سال پیش آغاز و تا حدود ۴۰ هزار سال پیش به طول انجامیده و با انواع ادوات سنگی کوچکتر و ظریفتر و تنوع بیشتر مشخص شده است.
پارینه سنگی جدید یا فراپارینه سنگی که تا حدود ۱۰هزار سال پیش در خاور نزدیک ادامه داشته و با نوعی ادوات سنگی به صورت متغیرهای باندازههای مختلف که غالبا بسیار ظریف و کوچک هستند مشخص میشود که در این دوره علاوه بر سنگ از استخوان و شاخ حیوانات و یا عاج نیز ادوات متنوعی ساخته میشده است.
محلهای باستانی مربوط به این دوران در ایران بیشتر در مناطق رشته جبال زاگرس و در نواحی آذربایجان، کردستان و فقط یک محل در مازندران و یک محل در خراسان و چند محل در خوزستان شناسایی شدهاند.
احتمالا بهترین نمونه اجتماعات در این دوران در نقاط باستانی در نزدیکی خرم آباد در لرستان شناسایی شدهاند که به صورت غار و یا پناهگاههای سنگی بودهاند که در کنار چشمههای آب قرار گرفتهاند.
غار گرمخانه در زمره مرتفعترین محلی است که آثار دوران حجر و خاور نزدیک را از آن میتوان به دست آمد، در ناحیه هلیلان که در ارتفاع ۹۳۵ متر از سطح دریا قرار گرفته پروفسور مورتن سن ۷ محل باستانی مربوط به دوره موسترین را که در نزدیک محل باستانی پل باریک مربوط به دوران آشولین قرار گرفته بودند، مشخص کرد و احتمالا خومیان محل استقرار تابستانی اجتماعات دوران موسترین بود که با اجتماعات خرمآباد و درو هلیلان در ارتباط بودهاند.
در حدود ۸۰ کیلومتری دره هلیلان در حاشیه شهر کرمانشاه در ارتفاعات بین ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ متر از سطح دریا آثار سنگی شبیه نوع موسترین منطقه زاگرس به وسیله پروفسور بریروود مورد شناسایی قرار گرفت.
هر چند که غارهای خلخال به ویژه گرمخانه مورد کارشناسی و ارزیابی و آزمایش کربن قرار گرفته است اما با توجه به نگرش پیرامون این غارها در خلخال میتوان این آثار را به دوران پارینه سنگی جدید ارتباط داد و به هر حال در نتیجه از سر همین خصوصیات محلی و ادوات سنگی است که میتوان آثار این دوران در ایران را به گروه یا به دو فرهنگ برادوستین و زارزین طبقهبندی کرد.
آثار مربوط به برادوستین در حدود ۳۳ هزار یا سال ۳۶ هزار و یا احتمالا ۳۸ هزار سال پیش وجود داشته است که تاکنون در حدود ۶ اجتماع دوران برادوستین مشخص شده که ۵ عدد آنها در ایران و یک عدد در عراق واقع شده است، ویژگی فرهنگ برادوستین ساختن و استفاده از تیغههای سنگی و به ویژه ادوات سنگی بسیار کوچک و ریز بوده و البته ادوات بزرگتر نیز تولید شده و از استخوان به ندرت وسیلهای میساختند.
شمالیترین نقطه ایران که آثار دوره برادوستین در آن مشخص شده غار مرخر در کرمانشاه است، که بقایای آن در این غار به ضخامت یک متر بین آثار دوران موسترین و زارزین قرار گرفته و در پناهگاه ورواسی در کرمانشاه نیز همانند غار مرخر آثار دوره برادوستین و بقایای استخوان حیوانات شکار شده به وسیله شکارگران ساکن در این محل به دست آمده است.
به نظر میرسد در حدود ۵ هزار سال قبل از میلاد بهکلی بقایای زندگی دوران دیرینه سنگی نیز برچیده شده و در تمام ایران نحوه و بافت زندگانی کشاورزی و تولید غذا جایگزین زندگی از طریق جمعآوری و گردآوری غذا گردیده است البته شروع و آغاز کشاورزی و تولید غذا در ایران چندان روشن نیست ولی از هزاره ششم قبل از میلاد شواهد و مدارک مربوط به آن در دست است.
نمونهای از محلهای اسکان، غار آوهزا بوده و این غار در جاده بیستون به سمت سنقر در بدنه کوه چشمه سهراب ایجاد شده و بهدلیل وجود چشمه فصلی در نزدیکی آن، این غار آوه زا(محل جوشش آب) نامگذاری شده است، با توجه به ایجاد فضاهایی در غار باستان شناسان آن را مربوط به دوره ساسانی و برخی آن را مربوط به دوره حسنویه نسبت میدهند چرا که در زبان کردی آو به معنی آب و زا به معنی زایش است.
گزارش: جهانگیر نیکخواه