تصور این بود که در ورودی شیخ جبرائیل اردبیل تصویر دو شیر نقاشی رنگی شده است، بقعه شیخ جبرائیل در قسمت حاشیه ی شیخ کلخوران اردبیل با ویژگی های معماری منحصر بفرد که بیشتر در محاصره قبور سنگی واقع شده است.
به گزارش دیدشهر، در میان صدها قبر نقش دار هیچ نشانه ای که حاکی از تاریخ و نام و نشان قبرها تا یک قدم در شناخت ناشناخته های اردبیل و تاریخ نانوشته و ناشناخته آن پیش روی شود،جستجو بی فایده است.
علاوه بسیاری از سنگ قبرها همراه با گذشت زمان و شرایط آب و هوایی دچار ساییدگی و فرسودگی شده است .جز نقش های معنا دار و مفهومی در برخی سنگ قبر که بر روی سنگ و یا پهلو و حاشیه آن نشانه دیگری وجود ندارد.
سنگ های خاردار حفره دار و ساییده و در حال تخریب هستند، همزمان با جستجو برای یافتن قبری با مشخصات و ثبت تاریخ به نقش سنگ قبرها که گاهی از مفاهیم طبیعت یا مضامین طبیعی الهام گرفته و نقشی از اشکال چهار بوته یا هشت بوته ، نقش و نگاره ها و حکاکی روی سنگ قبرها که همه به یک فرم و شکل نیستند. سنگ های با ارزش و قدمت در سراسرگورستان تاریخی شیخ کلخوران پراکنده هستند.
بیشتر بخوانید:
شیخ کلخوران اردبیل محل دفن قتل های سیاسی دوره صفویه
دیدنی های بقعه شیخ کلخوران
این گورستان تاریخ مدون نانوشته و ناشناخته شیخوخ کلخوران و عارفان و پیران نامی منطقه میباشد، در این سرزمین ناشناخته و نانوشته اجداد و نیاکان صفویان آرمیده اند.
نمایشگاهی نانوشته و ناشناخته در گورستان کلخوران
به احتمال قریب از مبارزان جنگ چالدران نیز در این قبرستان تاریخی که به هفت برادر و تابلویی کوتاه که هفت بردار نوشته شده است.
علائم و نشانه های سنگ های نقش دار به سختی در برابر حوادث و ناگواری های روزگار مقاومت نشان داده اند.
این گورستان تاریخی نمایشگاهی نانوشته و ناشناخته است، نمایشی از صف به تاریخ پیوسته اردبیل که همانند آثار با ارزش تاریخی در حال نابودی در معرض ناملایمات طبیعی یا انسانی و بی توجهی در مکانی که نشانه های تاریخ اردبیل که سراسر مبهم و چونان خود قبرستان در شبهایی که قبور خفته همراه با خفتگان در حرکت تاریخی خود میباشد.
تاریخ و زمان به پیش می تازد ولی آنچه ما را در شناخت آن تشویق و راهنما می باشد روشن تر شدن ناشناخته ها و بسیاری از مجهولات سرزمین « کهرلان شیخی » است که به همراه سرنوشت نامعلوم لک لک ها که به دیار ابدیت کوچ کرده اند.
مردگان نیز به دیار ابدیت شتافته اند با این تفاوت که هیچ آثار و نشانه ی واضحی از خود باقی نگذاشته اند ، باستان شناس و مورخ ، بسیاری از نقشها را توضیح می دهد.
مشخصات ظاهری بقعه و محوطه شیخ کلخوران
از یدی قارداش تا علامتهای روی سنگ قبرها … . آیا کوچک یا بزرگ بودن قبرها و علامت های مفهومی متفاوت نشانه ی درجه ی اجتماعی و موقعیت مردگان است.
علامتی چون ستاره داود که بنا به اشاره باستانشان « علامت ستاره داود نشانه میترائیسم » میباشد، گاهی برخی سنگ قبرها دایره ای مانند حوضچه ی کوچکی تراشیده شده است که جهت استفاده پرندگان یا غیره بوده است به منظور ذخیره آب برای موجودات زنده در قبرستان، از قبرستان کهرلان شیخی به سمت بقعه شیخ جبرائیل که به فاصله یک خیابان می باشد.
در چوبی ۴ لایه بزرگ که چفته های آن لااقل غارت نشده است در امان مانده است.
در قسمت پایین دست در چوبی بزرگ که شبیه در کاروانسراهای قدیمی است، در کوچکی برای عبور افراد تعبیه شده است وارد حیاط شیخ که می شوید بعد از عبور از در چوبی بزرگ که قدمت وگذشت زمان از ارزش و اهمیت آن چیزی کم نکرده است.
دروازه ورودی تاریخ شیخ صفی الدین و جد ایشان که از قرار در زیر زمین جای گرفته است، زیر زمینی که به منظور تهویه هوا و رطوبت بوده است.
تابلویی از مشخصات محوطه، دوران ساخت و توضیحات دیگر در رابطه با شیخ جبرائیل آورده است ولی یک اشکال اساسی دارد که باید یک دست مریزاد به میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری گفت که این تابلو دیگر کاملا رنگ و رو و نوشته هایش در حال از بین رفتن است.
درست است که تابلو نیز تاریخی است ولی یک سؤالی که پیش می آید این است نوشتن یک تابلوی مشخصات شیخ جبرائیل خیلی هزینه سنگین و کمرشکنی دارد « آیا اداره جاتی چون سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری امروزه به محلی برای تأمین حقوق کارمندان خود تبدیل شده اند. » و لاغیر ….
حیاط بقعه شیخ جبرائیل نیز ادامه قبرستان دیده می شود در کنار مزار عارفان نامی و پیران بزرگ چون اجداد میرزاده خانم و غیره که در ساختمان مخصوص آرمیده اند . در نقره ای گذاشته است که همگی جدید ساخته شده است، آب نقره باید باشد . چرا که درِ نقره ای شیخ غارت شده است.
گنبدی که قبلاً تخریب شده است و گنبد جدید برای بقعه سنگینی می کند.
سنگ قبری ایستاده : این سنگ قبر با عظمت دارای نقش و نگار و نوشته های خاصی است که باید خوانا شود و مفهوم آن مشخص شود.
چرا این سنگ قبر شیری رنگ و ایستاده « ۱.۵ متری » دارای علائم و نگارش خاصی است، این نوشته ها متعلق به کدام دوره تاریخی است.
این سنگ قبر ایستاده استثنایی که دارای علائم نامشخص و حیرت انگیز است . چنانچه با کل سنگ قبرهای بیرون از بقعه و داخل حیاط بقعه متفاوت می باشد.
نشانه و گواه چیست؟ چگونه می توان به شواهد مشخصی از این سنگ ها دسترسی پیدا کرد؟
بقعه در حال تعمیر است و درِ آن قفل میباشد، نگهبان بقعه اشاره می کند که چون کَل ها در کلخوران قدیم به مبارزه می پرداختند و در مبارزه کَلی که شکست می خورد مورد استفاده اهالی قرار می گرفت اسم کلخوران رایج شده است.
ولی نباید معنا و وجه تسمیه کلخوران به این موضوع ربطی داشته باشد و نمیتوان به این داستان اکتفا کرد، بقعه و محوطه آن به طرز باور نکردنی پلاسیده و پژمرده شده است . سنگ قبرها پراکنده و شکسته و گاهی آسیب دیده و در معرض نور و آب و یخبندان و غیره رها شده اند.
هدف از نگارش این موضوع برای نگارنده، تنها از جانب مردگان پیامی روشن واضح برای مسئولین از میراث فرهنگی یا مدیرانی که بودجه میراث فرهنگی را چون قطره چکان در نظر میگیرند تا که ذره ذره آثار فرهنگی ، هنری و اسطوره های سرزمین اردبیل نابود غارت یا به یغما برود.
نیاز کلخوران به توجه بیشتر مسوولان
اینجاست مسئول دلسوزی که عظمت و شکوه تاریخی بقعه را احیا کند، این محیط بی نظیر و استثنایی را به موزه زنده و فعال تبدیل کند.
در غیر این صورت در محوطه روباز و تحت شرایط تغییرات دما و آب و هوایی بعید نخواهد بود که این سنگها همچون صاحبان بی نام و نشان خود در معرض آسیب، تخریب یاشکست واقع خواهند شد.
بویژه سنگ قبر رو باز ایستاده ای که ناخوانا، ناشناخته بودنش به مجهول بودن آن بیشتر می افزاید، کنجکاوی هر باستان شناسی را تحریک می کند.
ظاهر امر چنین بر می آید این سنگ قبرهای با ارزش تاریخی و هنری باید در همین محوطه نگهداری و محافظت شود ولی تدابیری اندیشیده شود لااقل در حصاری از سقفی سبک کم هزینه نگهداری در معرض نمایش قرار بگیرد.
با توجه به اینکه بسیاری از رهگذران یا بازدید کنندگان از وجود این قبرستان تاربخی بی نظیر و شگفت انگیز بی اطلاع میباشند، آیا صاحبان این قبور مریدان خاص شیخ و پیران عارف ایشان بوده است.
از جبل عامل لبنان به سمت اردبیل کوچ کرده اند. چنانچه حضرت حمزه فرزند امام موسی کاظم ع نیز در نزدیکی شیخ دارای مزاری کوچک می باشد مورد زیارت بازدید کنندگان قرار می گیرد.
دو شیر در بالای ورودی بقعه شیخ جبرائیل شیر طلایی در سمت راست ، ببر در سمت چپ در ورودی شیخ بوده است. به گمان تعدادی تصور می شده هر دو تصویری از شیر میباشد، آن هم داستان خود دارد.
نوشته خانم پناهزاده