https://didshahr.ir/25595

تحرک کشورهایی مثل عمان و ترکیه در حوزه گردشگری سلامت نشان می ذهذ مکه فرصت کمی برایمان باقی است و رقیبان به سرعت حیرت‌آوری در حال عبور از ما هستند.

رقبای جدید گردشگری سلامت ایران

نویسنده: فریبا خان احمدی

به گزارش دیدشهر، ایران قطب پزشکی منطقه است» این یک ادعا نیست بلکه باور بسیاری از متخصصان و صاحبنظران حوزه پزشکی سازمان بهداشت جهانی است. اما اینکه تا چه میزان توانسته‌ایم از این دستاورد گران‌قیمت بهره ببریم و در این وانفسای تحریم، پتانسیل پزشکی‌مان را به منبع ارز‌آوری تبدیل کنیم پرسشی است با پاسخ مبهم! در حالیکه در حوزه پیوند اعضایی مثل پیوند قلب، کبد و قرنیه، درمان نازایی، درمان برخی سرطان‌ها با روش‌های نوین پزشکی از جمله سلول‌های بنیادی، جراحی‌های زیبایی و ارتوپدی در خاورمیانه بی‌رقیب هستیم اما این کشورهای ترکیه، عمان و هند هستند که با تبلیغات گسترده «گردشگری سلامت» را به رخ ما می‌کشند و بیماران را از سراسر جهان به سوی مراکز درمانی خود جذب می‌کنند. باید گفت کم‌توجهی به گردشگری سلامت که یکی از صنعت‌های پرسود و ارزآور در جهان است، نارضایتی جامعه پزشکی از وضعیت تعرفه‌های درمانی و مالیات و در ادامه کوچ برخی از آنان به کشورهایی همچون عمان و امریکای شمالی و…، ناکافی بودن زیرساخت‌ها و بسترهای لازم بری پذیرش بیماران خارجی و از همه مهم‌تر ضعف در تبلیغ، نبود سیاست‌های تشویقی و آفرهای ویژه برای مراجعه‌کنندگان به مراکز درمانی کشور از سوی آژانس‌های مسافرتی از جمله مشکلاتی است که این مسیر پرسود را با دست‌اندازهای بی‌شماری روبه‌رو کرده است.

هم اکنون ترکیه و عمان، گام‌هایی جدی برای تبدیل شدن به یک رقیب مهم در صنعت گردشگری سلامت ایران برداشته‌اند. با وجود این موضوع اما این کشورها همچنان برای گردشگران سلامت جهان کشورهایی گران هستند. ترکیه تبلیغات گسترده‌ای را در حوزه گردشگری سلامت و درمان برای جذب متقاضیان سفر به ایران انجام داده و عمان نیز حالا با جذب پزشکان و پرستاران ایرانی سعی در تبدیل شدن به قطب گردشگری سلامت برای گردشگرانی را دارد که ایران را به‌عنوان مرکز درمان ارزان و مطمئن انتخاب می‌کنند. گردشگری سلامت پولسازترین شاخه صنعت گردشگری است که در 2دهه اخیر جایگاه مهمی در سهم تولید ناخالص کشورهای فعال در این شاخه از صنعت گردشگری ایفا کرده است. براساس ارزیابی‌ها هر گردشگر سلامت و درمانی که وارد ایران می‌شود، بین 2تا 4هزار دلار بر مبنای پکیج سفر و نوع درمان یا سفر سلامت خود در کشور هزینه می‌کند. البته هنوز هم بخش‌های غیررسمی ای که در مرزها مستقر هستند، بیماران و متقاضیان سفر سلامت به ایران را راهی بیمارستان‌های شهرهای مختلف کشور ازجمله مشهد، تهران و شیراز می‌کنند که دفاتر خدمات مسافرتی کشور را با چالش جدی مواجه کرده و بالاترین هزینه مسافران به مقصد ایران را نصیب خود می‌کنند.

با این حساب فرصت کمی برایمان باقی است و رقیبان به سرعت حیرت‌آوری در حال عبور از ما هستند؛ تخصص و تجربه پزشکی‌مان، ارزان بودن خدمات پزشکی و هتلینگ نسبت به کشورهای دیگر و… از مزیت‌هایی است که می‌تواند ما را دوباره به چرخه رقابت در گردشگری سلامت منطقه برگرداند. اگرچه هنوز هم همین خوشنامی ایران که پزشکانش از پس درمان هر بیماری سختی بر می‌آیند بسیاری از بیماران کشورهای همسایه را به ایران می‌کشاند و نه تنها بیمارستان‌های خصوصی بلکه بیمارستان‌های دولتی هم مقصد برخی از همین بیماران شده‌اند. اما سؤال اینجاست که آیا کشورمان در جذب گردشگری سلامت توانسته با کشورهای دیگر همچون هندوستان، اردن، عمان و ترکیه و… رقابت کند؟ آیا توانسته به بیمارانی که به گفته رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت دست‌کم دو میلیارد دلار ارز‌آوری برای بیمارستان‌های کشور به همراه دارد از مقابل پلکان هواپیما خدمت دهد؟ تحریم‌ها و دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی چطور، تأثیری در جذب گردشگر پزشکی داشته است؟ این سؤالات را کارشناسان حوزه گردشگری پزشکی و گردشگران پزشکی خارجی پاسخ می‌دهند.

دکتر اکرمی کارشناس گردشگری سلامت درباره چالش‌ها و نقاط قوت گردشگری سلامت در کشور می‌گوید: «کشور ترکیه در قالب ستادی با عنوان «فدراسیون گردشگری سلامت ترکیه» حوزه گردشگری سلامت را به شکل فراسازمانی اداره می‌کند اما در ایران دعوای اصلی بین وزارت بهداشت و میراث فرهنگی عمدتاً بر سر عدم ساماندهی دلالان، نبود نظارت و سودجویی‌ها و زیرساخت‌های کافی برای جذب بیمار خارجی و منتفع شدن واسطه‌گران است. با این همه گردشگری سلامت موضوع چند وجهی است و تا زمانی که نسبت به فرهنگ کشورمان در جذب بیمار خارجی کار جدی نشود و تابلوهای راهنمای چند زبانه در هتل‌ها و بیمارستان‌های ما نصب نشود و کارکنان بخش سلامت توفیق خود را در ارائه خدمات عالی نبینند این عرصه دچار تنش خواهد بود.»

رئیس انجمن ژنتیک پزشکی ایران در ادامه حرف‌هایش به این نکته هم اشاره می‌کند که بازار‌های جدید همچون سوریه و لبنان و اردن در ایجاد کاهش مراجعه بیماران عراقی به ایران مؤثر شده‌اند. اینکه چرا با وجود قطعی برق در سوریه یا مشکلات دیگر در اردن و لبنان، بیماران عراقی این کشورها را انتخاب می‌کنند به دلیل هم‌زبانی و ارزان بودن خدمات بیمارستانی‌شان است بطوری که روزانه 6 پرواز از عراق به سوریه انجام می‌شود اینها موجب کاهش مراجعه بیماران عراقی به مشهد یا شیراز می‌شوند.»

به گفته دکتر اکرمی؛ روابط سیاسی بین کشورها موضوعی اثرگذار در حوزه گردشگری سلامت است با این حال ما در حوزه تبلیغات بشدت منفی عمل می‌کنیم برای مثال کشور ترکمنستان بازار بسیار بزرگی است و چون اقلیتی از کره جنوبی در قزاقستان زندگی می‌کنند کره جنوبی این اقلیت را شناسایی کرده و قزاق‌ها را به کشور خودش هدایت می‌کند. روزانه 6 پرواز از قزاقستان به کره جنوبی انجام می‌شود. با وجود اینکه روسیه و ترکیه به این کشور نزدیک است اما کره جنوبی زیرساخت‌های مناسبی را برای جذب توریست پزشکی فراهم کرده است. این در حالی است که در حوزه گردشگری پزشکی همه خدمات باید ویژه باشد برای مثال راننده‌های تاکسی نباید به بهانه‌های مختلف 100 دلاری برای جابه‌جایی مسافر دریافت کنند یا فروشنده‌ها سوغاتی‌های تاریخ مصرف گذشته به گردشگر خارجی بفروشند.

زنجیره دلالی باید نظم بگیرد

دکتر اکرمی معتقد است؛ زنجیره دلالی باید نظم درستی بگیرد در غیر این صورت بیماران خارجی را از دست می‌دهیم ما حاضریم به دلالان پورسانت دهیم چون بالاخره زحمت می‌کشند و مریض می‌آورند اما در عین حال هم باید جایگاهش حفظ شود هم نظارت‌ها جدی گرفته شود.

آیا توجه ویژه به گردشگری سلامت به معنای استاندارد دوگانه است؟ یعنی بیمار خارجی باید خدمات لوکس دریافت کند و بیماران داخلی از این خدمات محروم بمانند؟ دکتر اکرمی در پاسخ به این سؤال عنوان می‌کند که اولویت ارائه خدمت به بیمار خارجی با بخش خصوصی است و بیمارستان‌های دولتی باید به افرادی که از نظر درآمدی در مضیقه هستند خدمات ارائه دهد. از سوی دیگر تعرفه گردشگری سلامت باید شفاف باشد. در دوره‌ای نگاه وزارت بهداشت این بود که از بیمار خارجی سه برابر تعرفه ایرانی دریافت کنند، خطر این نوع تعرفه‌گذاری این است که از بیمار خارجی بیش از این رقم را دریافت کنند چرا که معمولاً دلالان از بی‌اطلاعی گردشگران به دلیل نبود نظارت‌های دقیق سوءاستفاده می‌کنند بنابراین تعرفه‌ها باید یکسان‌سازی شود.

او در پاسخ به این سؤال که آیا کشور عمان در حوزه جذب بیماران خارجی تهدیدی برای ایران به حساب می‌آید، توضیح می‌دهد: «عمان کشور کم جمعیتی است ولی بازار بزرگی برای هند محسوب می‌شود، از طرفی پزشکان ایرانی به دلیل مسائل درآمدی به سمت بازارهای حاشیه خلیج فارس متمایل شده‌اند اما با همه اینها بازار سلامت عمان تهدیدی برای ما نیست هر چند که این بازار بشدت لوکس است اما در حوزه نیروی انسانی هیچ وقت در حد و اندازه ایران نخواهد شد به شرطی که گردشگری سلامت معکوس با عودت ارز به کشور اتفاق بیفتد. یعنی پزشکان ایرانی شاغل در عمان به جای سرمایه‌گذاری در این کشور دریافتی ارزی‌شان را برای سرمایه‌گذاری در ایران وارد کشور کنند.

دکتر اکرمی تعداد مراجعین گردشگر پزشکی به منظور تشخیص بیماری‌های ژنتیکی را نقطه قوت ایران می‌داند: «در صورت عدم سیاستگذاری‌های مناسب خطر اینکه بیماران ایرانی به کشورهای همسایه مراجعه کنند جدی است با همه اینها با توجه به توفیقات بسیار خوبی که دولت سیزدهم در بحث اتحادیه اوراسیا و شانگهای داشته است بازار بسیار بزرگی در کشورهای مشترک‌المنافع روسیه و قفقاز فراهم است اما چالش عمده ما نداشتن مهارت تسلط به زبان روسی توسط تیم درمان است. باید در این عرصه سیاست‌گذاری کنیم یعنی تا زمانی که پرستار روسی زبان در مراکز درمانی استاندارد نداشته باشیم در جذب گردشگر پزشکی کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا و شانگهای موفقیتی نخواهیم داشت.»

آبدرمانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مجدد مطالب تنها با ذکر نام منبع "دید شهر" مجاز میباشد.