انسان امروزین تحت تاثیر تحولات و دگرگونیهای فرهنگی-اجتماعی درون و برون جامعه ایی، هویتهای متعددی را کسب نموده است و برخلاف گذشته به موجودی چندساحتی با ابعاد و جنبههای قومی، فرهنگی، ملی، مذهبی و… تبدیل شده است.
ابراهیم موسوی
یکی از موضوعاتی که کاوشگری و تعهد جوانان حول آن شکل میگیرد و تبدیل به احساس تعلق خاطر و شناخت میشود، هویت ملی است.
هویت ملی را به معنی عبور از هویت های سنتی همچون مذهب، قوم، قبیله به هویت های فراگیرتر است. هویت ملی هویتی است که افراد به جای اینکه خود را براساس تعلقات قومی- قبیله ای شناسایی کنند برمبنای تعلق به ملتی خاص با جغرافیایی معین و نظام حکومتی معین شناسایی می کنند. هویت ملی باید چنان فراگیر باشد که تعارضی بین هویت اولیه (فردی- قومی) و هویت فراگیر (ملی) ایجاد نکند. طبق این تعریف ویژگیهای هویت ملی را می توان به داشتن ۱- ملتی خاص ۲- جغرافیای میهن و ۳- نظام حکومتی معین خلاصه کرد.
در دیگر تقسیم بندی از هویت، هویت را به ۳ سطح ۱- فردی ۲- گروهی و ۳- هویت ملی تقسیم می نمایند. چنانکه ملاحظه می شود نوعی تدرج اعتلایی در این تقسیم بندی به چشم می خورد که از خرد به کلان و کلان تر می گراید بدین سان، هویت ملی مرکب از مجموعه هویت های محققی است که در طی مراحل متعدد زندگی در «خود» (self) انباشت می کنیم. هویت متأخر الزاماً نافی هویت های متقدم نیست.
افراد ممکن است بر اساس سبک هویت یابی خویش، بر مبنای خلاقیت فردی و کاوش فعالانه و خلاقانه به شناخت و پاسخ به پرسش هایی درباره خود، گذشته، کیفیت، زمان، تعلق، خاستگاه اصلی و دائمی، حوزه تمدنی، جایگاه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، و ارزشهای ملهم از هویت تاریخی خود اقدام کنند و مرزهای هویتی خود را بر سازند و نسبت به این مرزها احساس تعلق تکلیف و تعهد نمایند و یا اینکه بر اساس الگوهای حاضر، آماده و رسمی در بازشناسایی و تعریف از خود ملی و از دیگران بهره برند و تعهدات سیاسی و اجتماعی خود را طبق هنجارهای مسلط و حاکم نسبت به نمادها و ارزشهای سرزمینی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و زبانی میپذیرند.
در عین حال ممکن است هیچگونه تعهد و احساس تعلقی نیز شکل نگیرد و افراد در میان ارزشها و نمادهای بومی و ملی و غیر ملی سرگردان شوند و به تعبیر اریک اریکسون فرد در شرایطی قرار بگیرد که نهتنها درباره شناخت خود و پیرامونش مستاصل است بلکه درباره انتظاراتی که جامعه از او دارد و خواست خود، سرگردان و مردد گردد.
بحران هویت میتواند تمام ارزشهای فردی و اجتماعی و سیاسی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و او را از کلیه تعلقاتی که میراث مادی و معنوی ملی و از نشانگان وجه اشتراک و تمایز او با سایر ملتهاست، جدا کند.
در واقع به نظر می رسد هویت ملی نیز با هر یک از سبک های مذکور در ارتباط باشد.
در واقع، یکی از موضوعاتی که کاوشگری و تعهد جوانان حول آن شکل میگیرد و تبدیل به احساس تعلق خاطر و شناخت میشود، هویت ملی است.
افراد ممکن است بر اساس سبک هویتیابی خویش، بر مبنای خلاقیت فردی و کاوش فعالانه و خلاقانه به شناخت و پاسخ به پرسشهایی درباره خود، گذشته، کیفیت، زمان، تعلق، خاستگاه اصلی و دائمی، حوزه تمدنی، جایگاه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، و ارزشهای ملهم از هویت تاریخی خود اقدام کنند و مرزهای هویتی خود را بر سازند و نسبت به این مرزها احساس تعلق تکلیف و تعهد نمایند و یا اینکه بر اساس الگوهای حاضر، آماده و رسمی در بازشناسایی و تعریف از خود ملی و از دیگران بهره برند و تعهدات سیاسی و اجتماعی خود را طبق هنجارهای مسلط و حاکم نسبت به نمادها و ارزشهای سرزمینی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و زبانی میپذیرند.
در عین حال ممکن است هیچگونه تعهد و احساس تعلقی نیز شکل نگیرد و افراد در میان ارزشها و نمادهای بومی و ملی و غیر ملی سرگردان شوند و به تعبیر اریک اریکسون فرد در شرایطی قرار بگیرد که نهتنها درباره شناخت خود و پیرامونش مستاصل است بلکه درباره انتظاراتی که جامعه از او دارد و خواست خود، سرگردان و مردد گردد.
به نظر میرسد بحران هویت میتواند تمام ارزشهای فردی و اجتماعی و سیاسی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و او را از کلیه تعلقاتی که میراث مادی و معنوی ملی و از نشانگان وجه اشتراک و تمایز او با سایر ملتهاست، جدا کند.
در ارتباط با نحوه و چگونگی تأثیر سبکهای هویتی بر ساخت هویت ملی سه دیدگاه را میتوان بازشناسایی کرد. در واقع این سه دیدگاه میتواند ساخت هویت ملی را در ارتباط با سبک هویتی نشان دهند. نخست دیدگاهی است که فرآیند هویتیابی و ساخت هویت ملی در افراد را وابسته به خلاقیت ذهنی، روانی و اکتشافات فعالانه فردی میدانند، دوم رهیافتی است که فرآیند هویتیابی را در همه سطوح فردی و اجتماعی حاصل دیالکتیک من فاعلی و من مفعولی میداند و سوم چشماندازی است که به ساختارها و عاملیتهای اجتماعی اهمیت بیشتری داده و معتقد است ساخت هویت ملی ریشه کاملاً اجتماعی و هنجاری دارد.
در ارتباط با نحوه و چگونگی تأثیر سبکهای هویتی بر ساخت هویت ملی سه دیدگاه را میتوان بازشناسایی کرد.
در واقع این سه دیدگاه میتواند ساخت هویت ملی را در ارتباط با سبک هویتی نشان دهند. نخست دیدگاهی است که فرآیند هویتیابی و ساخت هویت ملی در افراد را وابسته به خلاقیت ذهنی، روانی و اکتشافات فعالانه فردی میدانند، دوم رهیافتی است که فرآیند هویتیابی را در همه سطوح فردی و اجتماعی حاصل دیالکتیک من فاعلی و من مفعولی میداند و سوم چشماندازی است که به ساختارها و عاملیتهای اجتماعی اهمیت بیشتری داده و معتقد است ساخت هویت ملی ریشه کاملاً اجتماعی و هنجاری دارد.
هویت ملی به عنوان هویت محوری و به سبب امتزاج آن با سرنوشت سیاسی، اقتصادی و تداوم امنیت سرزمینی مرکز توجه این نوشتار قرار گرفت و تلاش شد یکی از جنبههای کمتر مطالعه شده آن یعنی تأثیر سبکهای هویتی بررسی شود.
هویت ملی باید بر پایه ی حافظه و تجربه ی تاریخی ملل بنا گردد هرچند هویت ملی برخی ملت ها بر پایه ی خاطره ی تاریخی بنا گشته است. این امر سبب شکل گیری تصویر ذهنی غیر واقعی ملل از هویت و جایگاه جهانی شان می گردد. آثار ادبی و تاریخی از بهترین منابع و معرفی کننده هویت تارخی اقوام مختلف می باشد، چراکه انعکاسی از افکار و تصویر ذهنی نخبگان جامعه از من آرمانی و هویت ملی شان را ارائه می دهد.
در جوامع چند قومی و چند ملیتی حافطه ی تاریخی اقوام و هویت محلی سوق دهنده ی هویت ملی است. از تعامل و ترکیب این هویت های محلی با مرکز قدرت، هویت ملی پدیدار می گردد. حمایت دولت ها و عدم ستیز صاحبان قدرت با مظاهر و سنت های محلی که شاخصه ی هویت محلی است، از حذف هویت های محلی در جریان جهانی شدن، جلوگیری می نماید. حمایت از هویت های محلی در مجموعه ی چهارچوب ملی به معنای عمق بخشیدن و حمایت از هویت ملی و تداوم هویت ملی در جریان جهانی سازی می باشد.
هویت های محلی نیز همچون هویت های ملی می تواند بر مبنای اصول غیر واقعی بنا گردد. آثاری که در تاریخ ایران در ارتباط با تاریخ محلی نگارش یافته اند اغلب بازتابی از هویت سازی غیر واقعی در هویت های محلی ایران می باشد. هویت های محلی چه بر پایه ی عقلانیت بنا شده باشند یا اسطوره و اصول غیر واقعی، در هر صورت عامل سازنده ی هویت ملی محسوب می شوند.
منابع:
– فتحی آذر، اسکندر. (1389). جهانی شدن و هویت های محلی و جهانی. تحقیقات فرهنگی. ش2. ص 106.
– بشیریه، حسین. (1379). توسعه سیاسی و بحران هویت ملی. مطالعات ملی. ش5. صص4-303.
– کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ. ترجمه احمد علیقلیان، افشین خاکباز. تهران: طرح نو.